Log in
Latest topics
Statistics
We have 24 registered usersThe newest registered user is quibernh
Our users have posted a total of 2246 messages in 615 subjects
رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
پسر خدا برتر از فرشتگان
1)در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون بهواسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، امّا در این زمانهای آخر بهواسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همهچیز مقرر داشت و بهواسطۀ او جهان را آفرید. او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همهچیز را با کلام نیرومند خود نگاه میدارد. او پس از پاک کردن گناهان، بهدست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست. پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد.
زیرا خدا تاکنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
«تو پسر من هستی؛
امروز، من تو را پدر شدهام»؟
و یا:
«من او را پدر خواهم بود،
و او مرا پسر خواهد بود»؟
بلکه آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان میآورد، میفرماید:
«همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند.»
حال آنکه دربارۀ فرشتگان میگوید:
«فرشتگانش را بادها میسازد،
و خادمانش را شعلههای آتش.»
امّا دربارۀ پسر میگوید:
«تخت سلطنت تو، ای خدا، تا ابد پایدار خواهد ماند،
و عدالت، عصای پادشاهی تو خواهد بود.
تو درستکاری را دوست داشته و از نادرستی بیزار بودهای؛
پس خدا، خدای تو، تو را با روغن شادمانی مسح کرده،
و اینگونه تو را مقامی والاتر از رفقایت بخشیده است.»
و نیز میفرماید:
«تو بودی، ای خداوند، که در آغاز بنیاد زمین را نهادی،
و آسمان صنعت دست توست.
آنها از میان خواهند رفت، امّا تو بر جا میمانی؛
همۀ آنها همچون لباس، مندرس خواهند شد.
آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید،
و بهسان جامهای جایگزین خواهند شد.
امّا تو همان که بودی، باقی میمانی،
و سالهای تو را پایانی نخواهد بود.»
خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
«بهدست راست من بنشین
تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم»؟
مگر آنها جملگی روحهایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده میشوند؟ (1_14)
1)در گذشته، خدا بارها و از راههای گوناگون بهواسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، امّا در این زمانهای آخر بهواسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است، پسری که او را وارث همهچیز مقرر داشت و بهواسطۀ او جهان را آفرید. او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همهچیز را با کلام نیرومند خود نگاه میدارد. او پس از پاک کردن گناهان، بهدست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست. پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد.
زیرا خدا تاکنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
«تو پسر من هستی؛
امروز، من تو را پدر شدهام»؟
و یا:
«من او را پدر خواهم بود،
و او مرا پسر خواهد بود»؟
بلکه آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان میآورد، میفرماید:
«همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند.»
حال آنکه دربارۀ فرشتگان میگوید:
«فرشتگانش را بادها میسازد،
و خادمانش را شعلههای آتش.»
امّا دربارۀ پسر میگوید:
«تخت سلطنت تو، ای خدا، تا ابد پایدار خواهد ماند،
و عدالت، عصای پادشاهی تو خواهد بود.
تو درستکاری را دوست داشته و از نادرستی بیزار بودهای؛
پس خدا، خدای تو، تو را با روغن شادمانی مسح کرده،
و اینگونه تو را مقامی والاتر از رفقایت بخشیده است.»
و نیز میفرماید:
«تو بودی، ای خداوند، که در آغاز بنیاد زمین را نهادی،
و آسمان صنعت دست توست.
آنها از میان خواهند رفت، امّا تو بر جا میمانی؛
همۀ آنها همچون لباس، مندرس خواهند شد.
آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید،
و بهسان جامهای جایگزین خواهند شد.
امّا تو همان که بودی، باقی میمانی،
و سالهای تو را پایانی نخواهد بود.»
خدا تا کنون به کدامیک از فرشتگان گفته است:
«بهدست راست من بنشین
تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم»؟
مگر آنها جملگی روحهایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده میشوند؟ (1_14)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
ضرورت جدّی گرفتن نجات
2)پس بر ماست که به آنچه شنیدهایم با دقت هرچه بیشتر توجه کنیم، مبادا از آن منحرف شویم. زیرا اگر پیامی که بهواسطۀ فرشتگان بیان شد الزامآور بود، آنگونه که هر سرپیچی و نافرمانی مجازاتی برحق مییافت، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر چنین نجاتی عظیم را نادیده بگیریم؟ این نجات در آغاز بهواسطۀ خداوند بیان شد و سپس توسط آنان که از او شنیدند بر ما ثابت گردید، در حالی که خدا نیز بر آن گواهی میداد، با آیات و عجایب و معجزات گوناگون، و عطایای روحالقدس، که آنها را بنا به خواست خود تقسیم میکرد. (1_4)
2)پس بر ماست که به آنچه شنیدهایم با دقت هرچه بیشتر توجه کنیم، مبادا از آن منحرف شویم. زیرا اگر پیامی که بهواسطۀ فرشتگان بیان شد الزامآور بود، آنگونه که هر سرپیچی و نافرمانی مجازاتی برحق مییافت، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر چنین نجاتی عظیم را نادیده بگیریم؟ این نجات در آغاز بهواسطۀ خداوند بیان شد و سپس توسط آنان که از او شنیدند بر ما ثابت گردید، در حالی که خدا نیز بر آن گواهی میداد، با آیات و عجایب و معجزات گوناگون، و عطایای روحالقدس، که آنها را بنا به خواست خود تقسیم میکرد. (1_4)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
عیسی خود را همانند برادران خویش میسازد
او جهان آینده را که از آن سخن میگوییم، تحت فرمان فرشتگان قرار نداد. امّا شخصی در جایی شهادت داده، گفته است:
«انسان چیست که تو در فکر او باشی،
و پسر انسان، که به او روی نمایی؟
او را اندک زمانی پایینتر از فرشتگان ساختی،
و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاشتی
و همهچیز را زیر پای او نهادی.»
با قرار دادن همهچیز تحت فرمان او، خدا چیزی باقی نگذاشت که مطیع وی نباشد. امّا در حال حاضر، هنوز نمیبینیم همهچیز تحت فرمان او باشد. امّا عیسی را میبینیم که اندک زمانی پایینتر از فرشتگان قرار گرفت، ولی اکنون تاج جلال و اکرام بر سرش نهاده شده است، چراکه از رنج مرگ گذشت تا برحسب فیض خدا برای همه طعم مرگ را بچشد.
بجا بود خدا که همهچیز برای او و بهواسطۀ او وجود دارد، برای اینکه پسران بسیار را به جلال برساند، قهرمانِ نجات ایشان را از راه تحمل رنج، کامل گرداند. زیرا او که مقدّس میسازد و آنان که مقدّس میشوند، همه از یک خانوادهاند. از همینرو، عیسی عار ندارد ایشان را برادر بخواند. چنانکه میگوید:
«نام تو را به برادرانم اعلام خواهم کرد؛
و در میان جماعت، حمد تو را خواهم سرایید.»
و باز میگوید:
«من بر او توکل خواهم کرد.»
و باز:
«اینک من، و فرزندانی که خدا به من عطا کرده است.»
از آنجا که فرزندان از جسم و خون برخوردارند، او نیز در اینها سهیم شد تا با مرگ خود، صاحب قدرت مرگ یعنی ابلیس را به زیر کِشد، و آنان را که همۀ عمر در بندگیِ ترسِ از مرگ بهسر بردهاند، آزاد سازد. زیرا مسلّم است که او نه فرشتگان، بلکه نسل ابراهیم را یاری میدهد. از همینرو، لازم بود از هرحیث همانند برادران خود شود تا بتواند در مقام کاهناعظمی رحیم و امین، در خدمت خدا باشد و برای گناهان قوم کفّاره کند. چون او خود هنگامی که آزموده شد، رنج کشید، قادر است آنان را که آزموده میشوند، یاری رساند. (5_18)
او جهان آینده را که از آن سخن میگوییم، تحت فرمان فرشتگان قرار نداد. امّا شخصی در جایی شهادت داده، گفته است:
«انسان چیست که تو در فکر او باشی،
و پسر انسان، که به او روی نمایی؟
او را اندک زمانی پایینتر از فرشتگان ساختی،
و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاشتی
و همهچیز را زیر پای او نهادی.»
با قرار دادن همهچیز تحت فرمان او، خدا چیزی باقی نگذاشت که مطیع وی نباشد. امّا در حال حاضر، هنوز نمیبینیم همهچیز تحت فرمان او باشد. امّا عیسی را میبینیم که اندک زمانی پایینتر از فرشتگان قرار گرفت، ولی اکنون تاج جلال و اکرام بر سرش نهاده شده است، چراکه از رنج مرگ گذشت تا برحسب فیض خدا برای همه طعم مرگ را بچشد.
بجا بود خدا که همهچیز برای او و بهواسطۀ او وجود دارد، برای اینکه پسران بسیار را به جلال برساند، قهرمانِ نجات ایشان را از راه تحمل رنج، کامل گرداند. زیرا او که مقدّس میسازد و آنان که مقدّس میشوند، همه از یک خانوادهاند. از همینرو، عیسی عار ندارد ایشان را برادر بخواند. چنانکه میگوید:
«نام تو را به برادرانم اعلام خواهم کرد؛
و در میان جماعت، حمد تو را خواهم سرایید.»
و باز میگوید:
«من بر او توکل خواهم کرد.»
و باز:
«اینک من، و فرزندانی که خدا به من عطا کرده است.»
از آنجا که فرزندان از جسم و خون برخوردارند، او نیز در اینها سهیم شد تا با مرگ خود، صاحب قدرت مرگ یعنی ابلیس را به زیر کِشد، و آنان را که همۀ عمر در بندگیِ ترسِ از مرگ بهسر بردهاند، آزاد سازد. زیرا مسلّم است که او نه فرشتگان، بلکه نسل ابراهیم را یاری میدهد. از همینرو، لازم بود از هرحیث همانند برادران خود شود تا بتواند در مقام کاهناعظمی رحیم و امین، در خدمت خدا باشد و برای گناهان قوم کفّاره کند. چون او خود هنگامی که آزموده شد، رنج کشید، قادر است آنان را که آزموده میشوند، یاری رساند. (5_18)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
برتری عیسی بر موسی
3)پس ای برادران مقدّس که در دعوت آسمانی شریک هستید، اندیشۀ خود را بر عیسی معطوف کنید که اوست رسول و کاهناعظمی که بدو معترفیم. او نسبت به کسی که او را برگماشت امین بود، همانگونه که موسی نیز در تمام خانۀ خدا امین بود. امّا به همان اندازه که حرمت سازندۀ خانه از خودِ خانه بیشتر است، عیسی نیز لایق حرمتی بیش از موسی شمرده شد. زیرا هر خانهای بهدست کسی بنا میشود، امّا بانی همهچیز خداست. موسی در مقام خادم در تمام خانۀ خدا امین بود تا بر آنچه میبایست در آینده گفته شود، شهادت دهد. امّا مسیح، در مقام پسرِ صاحب اختیار بر خانۀ خدا امین است. و خانۀ او ما هستیم، بهشرطی که اطمینان خود را حفظ کنیم و در مباهات به امید خود همچنان پایدار بمانیم.
پس همانگونه که روحالقدس میفرماید:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید،
چنانکه در ایام تمرد کردید،
به هنگام آزمایش در بیابان.
آنجا پدران شما مرا آزمایش و امتحان کردند،
با اینکه چهل سال کارهای مرا دیده بودند.
به همین سبب، از آن نسل خشمگین بودم
و گفتم: ‹اینان همواره در دل خود گمراهند،
و راههای مرا نشناختهاند؛›
پس در خشم خود سوگند خوردم
که به استراحت من هرگز راه نخواهند یافت.»
ای برادران، هشیار باشید که از شما کسی دل شرور و بیایمان نداشته باشد که از خدای زنده رویگردان شود. بلکه هر روز، تا آن زمان که هنوز «امروز» خوانده میشود، یکدیگر را پند دهید تا کسی از شما در اثر فریب گناه، سختدل نشود. از آنرو که در مسیح شریک شدهایم، تنها بهشرطی که اطمینان آغازین خود را تا به آخر استوار نگاه داریم. چنانکه هماکنون گفته شد:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید،
چنانکه در ایام تمرد کردید.»
مگر آنان که شنیدند و بهرغم آن، سرپیچی کردند، چه کسانی بودند؟ آیا همۀ آنانی نبودند که موسی از مصر بهدر آورد؟ و از چه کسانی چهل سال خشمگین بود؟ مگرنه آنان که گناه کردند و اجسادشان در بیابان افتاد؟ و دربارۀ چه کسانی سوگند خورد که به استراحت او هرگز راه نخواهند یافت؟ مگرنه همانها که نافرمانی کردند؟ پس میبینیم بهسبب بیایمانی بود که نتوانستند راه بیابند. (1_19)
3)پس ای برادران مقدّس که در دعوت آسمانی شریک هستید، اندیشۀ خود را بر عیسی معطوف کنید که اوست رسول و کاهناعظمی که بدو معترفیم. او نسبت به کسی که او را برگماشت امین بود، همانگونه که موسی نیز در تمام خانۀ خدا امین بود. امّا به همان اندازه که حرمت سازندۀ خانه از خودِ خانه بیشتر است، عیسی نیز لایق حرمتی بیش از موسی شمرده شد. زیرا هر خانهای بهدست کسی بنا میشود، امّا بانی همهچیز خداست. موسی در مقام خادم در تمام خانۀ خدا امین بود تا بر آنچه میبایست در آینده گفته شود، شهادت دهد. امّا مسیح، در مقام پسرِ صاحب اختیار بر خانۀ خدا امین است. و خانۀ او ما هستیم، بهشرطی که اطمینان خود را حفظ کنیم و در مباهات به امید خود همچنان پایدار بمانیم.
پس همانگونه که روحالقدس میفرماید:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید،
چنانکه در ایام تمرد کردید،
به هنگام آزمایش در بیابان.
آنجا پدران شما مرا آزمایش و امتحان کردند،
با اینکه چهل سال کارهای مرا دیده بودند.
به همین سبب، از آن نسل خشمگین بودم
و گفتم: ‹اینان همواره در دل خود گمراهند،
و راههای مرا نشناختهاند؛›
پس در خشم خود سوگند خوردم
که به استراحت من هرگز راه نخواهند یافت.»
ای برادران، هشیار باشید که از شما کسی دل شرور و بیایمان نداشته باشد که از خدای زنده رویگردان شود. بلکه هر روز، تا آن زمان که هنوز «امروز» خوانده میشود، یکدیگر را پند دهید تا کسی از شما در اثر فریب گناه، سختدل نشود. از آنرو که در مسیح شریک شدهایم، تنها بهشرطی که اطمینان آغازین خود را تا به آخر استوار نگاه داریم. چنانکه هماکنون گفته شد:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید،
چنانکه در ایام تمرد کردید.»
مگر آنان که شنیدند و بهرغم آن، سرپیچی کردند، چه کسانی بودند؟ آیا همۀ آنانی نبودند که موسی از مصر بهدر آورد؟ و از چه کسانی چهل سال خشمگین بود؟ مگرنه آنان که گناه کردند و اجسادشان در بیابان افتاد؟ و دربارۀ چه کسانی سوگند خورد که به استراحت او هرگز راه نخواهند یافت؟ مگرنه همانها که نافرمانی کردند؟ پس میبینیم بهسبب بیایمانی بود که نتوانستند راه بیابند. (1_19)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
استراحت شَبّات برای قوم خدا
4)پس بهوش باشیم مبادا با اینکه وعدۀ راه یافتن به استراحت او هنوز به قوّت خود باقیست، آشکار شود که احدی از شما در این خصوص قاصر آمده است. زیرا به ما نیز چون ایشان بشارت داده شد. امّا پیامی که شنیدند، سودی برایشان نداشت، زیرا با آنان که گوش گرفتند به ایمان متحد نشدند. ولی ما که ایمان آوردهایم، به آن استراحت راه مییابیم. چنانکه خدا فرموده است:
«پس در خشم خود سوگند خوردم
که هرگز به استراحت من راه نخواهند یافت،»
با اینکه کارهای او با آفرینش جهان به پایان رسیده بود. زیرا در جایی راجع به روز هفتم اظهار میدارد که: «در روز هفتم، خدا از همۀ کارهای خود فراغت یافت،» و باز در قسمتی که در بالا نقل شد، میگوید: «هرگز به استراحت من راه نخواهند یافت.»
بنابراین، از آنجا که هنوز کسانی میباید به آن استراحت راه یابند، و آنان که پیشتر بشارت یافتند، بهسبب نافرمانی راه نیافتند، پس خدا دیگربار روزی خاص را مقرر فرمود و آن را «امروز» نامید، چنانکه پس از گذشت سالهای بسیار از زبان داوود سخن گفت و آنگونه که پیشتر بیان شد، فرمود:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید.»
زیرا اگر یوشع به آنها استراحت بخشیده بود، مدتها بعد، خدا از روزی دیگر سخن نمیگفت. پس استراحت شَبّات هنوز برای قوم خدا باقی است؛ زیرا هرکس که به استراحت خدا داخل میشود، او نیز از کارهای خود فراغت مییابد، همانگونه که خدا از کارهای خود آرام گرفت. پس بیایید به جدّ بکوشیم تا به آن استراحت راه یابیم، مبادا کسی از نافرمانی آنان سرمشق گیرد و درلغزد.
زیرا کلام خدا زنده و مقتدر است و بُرندهتر از هر شمشیر دودم، و چنان نافذ که نفس و روح، و مفاصل و مغزِ استخوان را نیز جدا میکند و افکار و نیّتهای دل را محک میزند. هیچچیز در تمام آفرینش از نظر خدا پنهان نیست، بلکه همهچیز در برابر چشمان او که حساب ما با اوست، عریان و آشکار است. (1_13)
4)پس بهوش باشیم مبادا با اینکه وعدۀ راه یافتن به استراحت او هنوز به قوّت خود باقیست، آشکار شود که احدی از شما در این خصوص قاصر آمده است. زیرا به ما نیز چون ایشان بشارت داده شد. امّا پیامی که شنیدند، سودی برایشان نداشت، زیرا با آنان که گوش گرفتند به ایمان متحد نشدند. ولی ما که ایمان آوردهایم، به آن استراحت راه مییابیم. چنانکه خدا فرموده است:
«پس در خشم خود سوگند خوردم
که هرگز به استراحت من راه نخواهند یافت،»
با اینکه کارهای او با آفرینش جهان به پایان رسیده بود. زیرا در جایی راجع به روز هفتم اظهار میدارد که: «در روز هفتم، خدا از همۀ کارهای خود فراغت یافت،» و باز در قسمتی که در بالا نقل شد، میگوید: «هرگز به استراحت من راه نخواهند یافت.»
بنابراین، از آنجا که هنوز کسانی میباید به آن استراحت راه یابند، و آنان که پیشتر بشارت یافتند، بهسبب نافرمانی راه نیافتند، پس خدا دیگربار روزی خاص را مقرر فرمود و آن را «امروز» نامید، چنانکه پس از گذشت سالهای بسیار از زبان داوود سخن گفت و آنگونه که پیشتر بیان شد، فرمود:
«امروز، اگر صدای او را میشنوید،
دل خود را سخت مسازید.»
زیرا اگر یوشع به آنها استراحت بخشیده بود، مدتها بعد، خدا از روزی دیگر سخن نمیگفت. پس استراحت شَبّات هنوز برای قوم خدا باقی است؛ زیرا هرکس که به استراحت خدا داخل میشود، او نیز از کارهای خود فراغت مییابد، همانگونه که خدا از کارهای خود آرام گرفت. پس بیایید به جدّ بکوشیم تا به آن استراحت راه یابیم، مبادا کسی از نافرمانی آنان سرمشق گیرد و درلغزد.
زیرا کلام خدا زنده و مقتدر است و بُرندهتر از هر شمشیر دودم، و چنان نافذ که نفس و روح، و مفاصل و مغزِ استخوان را نیز جدا میکند و افکار و نیّتهای دل را محک میزند. هیچچیز در تمام آفرینش از نظر خدا پنهان نیست، بلکه همهچیز در برابر چشمان او که حساب ما با اوست، عریان و آشکار است. (1_13)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
عیسی، کاهناعظمِ ما
پس چون کاهناعظمی والامقام داریم که از آسمانها درگذشته است، یعنی عیسی پسر خدا، بیایید اعتراف خود را استوار نگاه داریم. زیرا کاهناعظم ما چنان نیست که نتواند با ضعفهای ما همدردی کند، بلکه کسی است که از هر حیث همچون ما وسوسه شده است، بدون اینکه گناه کند. پس با اطمینان به تخت فیض نزدیک بیاییم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که بههنگام نیاز یاریمان دهد. (14_16)
پس چون کاهناعظمی والامقام داریم که از آسمانها درگذشته است، یعنی عیسی پسر خدا، بیایید اعتراف خود را استوار نگاه داریم. زیرا کاهناعظم ما چنان نیست که نتواند با ضعفهای ما همدردی کند، بلکه کسی است که از هر حیث همچون ما وسوسه شده است، بدون اینکه گناه کند. پس با اطمینان به تخت فیض نزدیک بیاییم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که بههنگام نیاز یاریمان دهد. (14_16)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
5)هر کاهناعظم از میان آدمیان انتخاب میشود و به نمایندگیِ آدمیان در امور الهی منصوب میگردد تا هدایا و قربانیها بهجهت گناهان تقدیم کند. او میتواند با آنان که ناآگاهانه به راه خطا میروند، بهنرمی رفتار کند، زیرا خود نیز دارای ضعف است. از همینرو، باید نهتنها برای گناهان مردم، بلکه برای گناهان خود نیز قربانی تقدیم کند.
هیچکس خودْ این افتخار را از آنِ خویش نمیسازد، بلکه این افتخار زمانی نصیب شخص میشود که خدا او را همانند هارون فراخواند. مسیح نیز خودْ جلال کهانتاعظم را از آنِ خویش نساخت، بلکه آن را از همان کسی دریافت کرد که به او گفت:
«تو پسر من هستی؛
امروز، من تو را پدر شدهام.»
و در جای دیگر میگوید:
«تو جاودانه کاهن هستی،
از نوع کهانت مِلْکیصِدِق.»
او در ایام زندگی خود بر زمین، با فریادهای بلند و اشکها به درگاه او که قادر به رهانیدنش از مرگ بود، دعا و استغاثه کرد و بهخاطر خداترسی خود مستجاب شد. هرچند پسر بود، با رنجی که کشید اطاعت را آموخت. و چون کامل شد، همۀ آنان را که از او اطاعت میکنند، منشأ نجات ابدی گشت. و از جانب خدا تعیین شد تا کاهناعظم باشد، از نوع کهانت مِلْکیصِدِق. (1_10)
هیچکس خودْ این افتخار را از آنِ خویش نمیسازد، بلکه این افتخار زمانی نصیب شخص میشود که خدا او را همانند هارون فراخواند. مسیح نیز خودْ جلال کهانتاعظم را از آنِ خویش نساخت، بلکه آن را از همان کسی دریافت کرد که به او گفت:
«تو پسر من هستی؛
امروز، من تو را پدر شدهام.»
و در جای دیگر میگوید:
«تو جاودانه کاهن هستی،
از نوع کهانت مِلْکیصِدِق.»
او در ایام زندگی خود بر زمین، با فریادهای بلند و اشکها به درگاه او که قادر به رهانیدنش از مرگ بود، دعا و استغاثه کرد و بهخاطر خداترسی خود مستجاب شد. هرچند پسر بود، با رنجی که کشید اطاعت را آموخت. و چون کامل شد، همۀ آنان را که از او اطاعت میکنند، منشأ نجات ابدی گشت. و از جانب خدا تعیین شد تا کاهناعظم باشد، از نوع کهانت مِلْکیصِدِق. (1_10)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
هشدار در بارۀ سقوط از ایمان
در این خصوص، مطالب بسیار برای گفتن داریم، امّا شرح آنها دشوار است، چراکه گوشهای شما سنگین شده است. براستی که پس از گذشت اینهمه وقت، خود میبایست معلّم باشید. و با اینحال نیاز دارید کسی اصول ابتدایی کلام خدا را بار دیگر از اوّل به شما بیاموزد. شما محتاج شیرید، نه غذای سنگین! هرکه شیرخوار است، با تعالیم پارسایی چندان آشنا نیست، زیرا هنوز کودک است. امّا غذای سنگین از آنِ بالغان است که با تمرین مداوم، خود را تربیت کردهاند که خوب را از بد تشخیص دهند. (11_14)
در این خصوص، مطالب بسیار برای گفتن داریم، امّا شرح آنها دشوار است، چراکه گوشهای شما سنگین شده است. براستی که پس از گذشت اینهمه وقت، خود میبایست معلّم باشید. و با اینحال نیاز دارید کسی اصول ابتدایی کلام خدا را بار دیگر از اوّل به شما بیاموزد. شما محتاج شیرید، نه غذای سنگین! هرکه شیرخوار است، با تعالیم پارسایی چندان آشنا نیست، زیرا هنوز کودک است. امّا غذای سنگین از آنِ بالغان است که با تمرین مداوم، خود را تربیت کردهاند که خوب را از بد تشخیص دهند. (11_14)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
6)پس بیایید تعالیم ابتدایی دربارۀ مسیح را پشت سر نهاده، بهسوی کمال پیش برویم، و دیگربار بنیاد توبه از اعمال منتهی به مرگ، و ایمان به خدا، و آموزشِ تعمیدها، و نهادن دستها، و رستاخیز مردگان و مجازات ابدی ننهیم. و با اجازۀ خدا چنین نیز خواهیم کرد.
زیرا آنان که یک بار منوّر گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روحالقدس سهیم گشتند و نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند، اگر سقوط کنند، ممکن نیست بتوان بار دیگر ایشان را برای توبه احیا کرد، چراکه به زیان خود، پسر خدا را باز مصلوب میکنند و او را در انظار همگان بیحرمت میسازند.
اگر زمینی بارانی را که بارها بر آن میبارد، جذب کند و برای کسانی که بهخاطر آنها کشت شده است محصول مفید بار آوَرد، از خدا برکت مییابد. امّا زمینی که خار و خس بار میآورد، بیارزش است و در خطر لعنت قرار دارد و در آخر هم سوزانده خواهد شد.
ای عزیزان، هرچند اینچنین سخن میگوییم، امّا در مورد شما یقین داریم که چیزهای بهتر که با نجات همراه است، نصیبتان خواهد شد. زیرا خدا بیانصاف نیست که عمل شما و محبتی را که بهخاطر نام او در خدمت به مقدّسان نشان داده و میدهید فراموش کند. آرزوی ما این است که هریک از شما همین جدیّت را برای تحقق امیدتان تا به آخر نشان دهید، و کاهل نباشید، بلکه از کسانی سرمشق گیرید که با ایمان و شکیبایی وارث وعدهها میشوند. (1_12)
زیرا آنان که یک بار منوّر گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روحالقدس سهیم گشتند و نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند، اگر سقوط کنند، ممکن نیست بتوان بار دیگر ایشان را برای توبه احیا کرد، چراکه به زیان خود، پسر خدا را باز مصلوب میکنند و او را در انظار همگان بیحرمت میسازند.
اگر زمینی بارانی را که بارها بر آن میبارد، جذب کند و برای کسانی که بهخاطر آنها کشت شده است محصول مفید بار آوَرد، از خدا برکت مییابد. امّا زمینی که خار و خس بار میآورد، بیارزش است و در خطر لعنت قرار دارد و در آخر هم سوزانده خواهد شد.
ای عزیزان، هرچند اینچنین سخن میگوییم، امّا در مورد شما یقین داریم که چیزهای بهتر که با نجات همراه است، نصیبتان خواهد شد. زیرا خدا بیانصاف نیست که عمل شما و محبتی را که بهخاطر نام او در خدمت به مقدّسان نشان داده و میدهید فراموش کند. آرزوی ما این است که هریک از شما همین جدیّت را برای تحقق امیدتان تا به آخر نشان دهید، و کاهل نباشید، بلکه از کسانی سرمشق گیرید که با ایمان و شکیبایی وارث وعدهها میشوند. (1_12)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
قطعی بودن وعدههای خدا
هنگامی که خدا به ابراهیم وعده داد، چون بزرگتر از خودش وجود نداشت که به او سوگند خورَد، پس به خود سوگند خورد و فرمود: «بهیقین تو را برکت خواهم داد و فرزندان بسیار به تو خواهم بخشید.» و بدینگونه، ابراهیم پس از آنکه با شکیبایی انتظار کشید، وعده را یافت.
آدمیان به کسی بزرگتر از خود سوگند میخورند و سوگند، سخن شخص را تضمین میکند و به همۀ بحثها پایان میبخشد. به همینسان، چون خدا خواست تغییرناپذیر بودن قصد خود را بر وارثان وعدهها هرچه آشکارتر سازد، آن را با سوگند تضمین کرد، تا ما بهواسطۀ دو امر تغییرناپذیر، که ممکن نیست خدا دربارۀ آنها دروغ بگوید، از دلگرمی بسیار برخوردار شویم، ما که گریختهایم تا امیدی را که پیش روی ما قرار داده شده است، بهچنگ گیریم. این امید، بهمنزلۀ لنگری محکم و ایمن برای جان ماست، امیدی که به محرابِ پشت پرده راه مییابد، جایی که عیسی چون پیشرو ما، و به نمایندگی از ما، داخل شد؛ همان که جاودانه کاهناعظم شده است، از نوع کهانت مِلْکیصِدِق. (13_20)
هنگامی که خدا به ابراهیم وعده داد، چون بزرگتر از خودش وجود نداشت که به او سوگند خورَد، پس به خود سوگند خورد و فرمود: «بهیقین تو را برکت خواهم داد و فرزندان بسیار به تو خواهم بخشید.» و بدینگونه، ابراهیم پس از آنکه با شکیبایی انتظار کشید، وعده را یافت.
آدمیان به کسی بزرگتر از خود سوگند میخورند و سوگند، سخن شخص را تضمین میکند و به همۀ بحثها پایان میبخشد. به همینسان، چون خدا خواست تغییرناپذیر بودن قصد خود را بر وارثان وعدهها هرچه آشکارتر سازد، آن را با سوگند تضمین کرد، تا ما بهواسطۀ دو امر تغییرناپذیر، که ممکن نیست خدا دربارۀ آنها دروغ بگوید، از دلگرمی بسیار برخوردار شویم، ما که گریختهایم تا امیدی را که پیش روی ما قرار داده شده است، بهچنگ گیریم. این امید، بهمنزلۀ لنگری محکم و ایمن برای جان ماست، امیدی که به محرابِ پشت پرده راه مییابد، جایی که عیسی چون پیشرو ما، و به نمایندگی از ما، داخل شد؛ همان که جاودانه کاهناعظم شده است، از نوع کهانت مِلْکیصِدِق. (13_20)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
کهانت مِلْکیصِدِق
7)مِلْکیصِدِق، پادشاه سالیم و کاهن خدای متعال بود. او با ابراهیم که از شکست پادشاهان بازمیگشت، دیدار کرد و او را برکت داد. و ابراهیم به همین شخص از همه چیز دهیک داد. نام او نخست بهمعنی «پادشاه صداقت» و بعد «پادشاه سالیم»، یعنی «پادشاه صلح» است. او به لحاظ اینکه نه پدر یا مادر یا نسبنامهاش معلوم است، و نه آغازِ ایام یا پایان زندگیاش، شبیه پسر خدا بوده، همیشه کاهن باقی میماند.
بنگرید که او چه شخص بزرگی بود که حتی ابراهیمِ پاتْریارْک از غنایم به او دهیک داد! حال، بنابر حکم شریعت، فرزندان لاوی که کاهن میشوند، میباید از قوم که برادران ایشانند دهیک بگیرند، هرچند آنها نیز از نسل ابراهیماند. امّا این شخص که از نسل لاوی نبود، از ابراهیم دهیک گرفت و او را که صاحب وعدهها بود، برکت داد. و بدون شک، شخص کوچکتر است که از بزرگتر برکت مییابد. در مورد نخست کسانی دهیک میگیرند که میمیرند؛ امّا در مورد دوّم، کسی که دربارهاش شهادت داده شده که زنده است. حتی میتوان گفت که خودِ لاوی هم که دریافتکنندۀ دهیک بود، بهواسطۀ ابراهیم دهیک داد. زیرا هنگامی که مِلْکیصِدِق با ابراهیم دیدار کرد، لاوی در همان وقت نیز در صُلب جدش وجود داشت. (1_10)
7)مِلْکیصِدِق، پادشاه سالیم و کاهن خدای متعال بود. او با ابراهیم که از شکست پادشاهان بازمیگشت، دیدار کرد و او را برکت داد. و ابراهیم به همین شخص از همه چیز دهیک داد. نام او نخست بهمعنی «پادشاه صداقت» و بعد «پادشاه سالیم»، یعنی «پادشاه صلح» است. او به لحاظ اینکه نه پدر یا مادر یا نسبنامهاش معلوم است، و نه آغازِ ایام یا پایان زندگیاش، شبیه پسر خدا بوده، همیشه کاهن باقی میماند.
بنگرید که او چه شخص بزرگی بود که حتی ابراهیمِ پاتْریارْک از غنایم به او دهیک داد! حال، بنابر حکم شریعت، فرزندان لاوی که کاهن میشوند، میباید از قوم که برادران ایشانند دهیک بگیرند، هرچند آنها نیز از نسل ابراهیماند. امّا این شخص که از نسل لاوی نبود، از ابراهیم دهیک گرفت و او را که صاحب وعدهها بود، برکت داد. و بدون شک، شخص کوچکتر است که از بزرگتر برکت مییابد. در مورد نخست کسانی دهیک میگیرند که میمیرند؛ امّا در مورد دوّم، کسی که دربارهاش شهادت داده شده که زنده است. حتی میتوان گفت که خودِ لاوی هم که دریافتکنندۀ دهیک بود، بهواسطۀ ابراهیم دهیک داد. زیرا هنگامی که مِلْکیصِدِق با ابراهیم دیدار کرد، لاوی در همان وقت نیز در صُلب جدش وجود داشت. (1_10)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
شباهت مِلْکیصِدِق به عیسی
اگر دستیابی به کمال، از طریق نظام کهانتِ لاوی میسّر بود - چه قوم قوانینی را در خصوص آن دریافت کرده بودند - پس دیگر چه لزومی داشت کاهنی دیگر، نه از نوع کهانت هارون، بلکه از نوع کهانت مِلْکیصِدِق ظهور کند؟ زیرا اگر نظام کهانت تغییر کند، ناگزیر شریعت نیز میباید تغییر یابد. زیرا کسی که این مطالب دربارۀ او گفته شده، به قبیلهای دیگر تعلق دارد که از آن قبیله کسی هرگز خدمت مذبح را نکرده است؛ چون کاملاً روشن است که خداوند ما از نسل یهودا بود و موسی در مورد آن قبیله چیزی راجع به کهانت نگفت. و از این هم روشنتر آنکه هرگاه کاهنی دیگر همانند مِلْکیصِدِق ظهور کند، او نهبر پایۀ حکم شرعیِ مربوط به نسب خود، بلکه بر پایۀ نیروی حیاتی فناناپذیر کاهن میشود. زیرا دربارۀ او چنین شهادت داده شده که:
«تو جاودانه کاهن هستی،
از نوع کهانت مِلْکیصِدِق.»
حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بیفایده بود، زیرا شریعت هیچچیز را کامل نکرد. در مقابل، امیدی بهتر ارائه شد که از طریق آن به خدا نزدیک میشویم.
و این بدون سوگند نبود! دیگران بدون هیچ سوگندی کاهن شدند، امّا کاهن شدن او با سوگند همراه بود، آنگاه که خدا به وی گفت:
«خداوند سوگند خورده است
و نظر خود را تغییر نخواهد داد:
‹تو جاودانه کاهن هستی›.»
بهخاطر این سوگند، عیسی ضامن عهدی بهتر شده است.
شمار کاهنان پیشین بس زیاد بود، زیرا مرگ مانع از ادامۀ خدمت آنها میشد. حال آنکه عیسی چون تا ابد زنده است، کهانت همیشگی دارد. پس او قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا میآیند، نجات کامل بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.
چنین کاهناعظمی مناسب حال ما است، کاهنی قدوس، بیعیب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها. برخلاف دیگر کاهناناعظم، او نیازی ندارد هر روز، نخست برای گناهان خود و سپس برای گناهان قوم، قربانی تقدیم کند. بلکه آنگاه که خود را تقدیم کرد، یک بار برای همیشه برای گناهان ایشان قربانی داد. زیرا شریعت، انسانهایی ضعیف را به کهانتاعظم برمیگمارد، امّا سوگندی که پس از شریعت آمد، پسر را برگماشت، که جاودانه کامل شده است. (11_28)
اگر دستیابی به کمال، از طریق نظام کهانتِ لاوی میسّر بود - چه قوم قوانینی را در خصوص آن دریافت کرده بودند - پس دیگر چه لزومی داشت کاهنی دیگر، نه از نوع کهانت هارون، بلکه از نوع کهانت مِلْکیصِدِق ظهور کند؟ زیرا اگر نظام کهانت تغییر کند، ناگزیر شریعت نیز میباید تغییر یابد. زیرا کسی که این مطالب دربارۀ او گفته شده، به قبیلهای دیگر تعلق دارد که از آن قبیله کسی هرگز خدمت مذبح را نکرده است؛ چون کاملاً روشن است که خداوند ما از نسل یهودا بود و موسی در مورد آن قبیله چیزی راجع به کهانت نگفت. و از این هم روشنتر آنکه هرگاه کاهنی دیگر همانند مِلْکیصِدِق ظهور کند، او نهبر پایۀ حکم شرعیِ مربوط به نسب خود، بلکه بر پایۀ نیروی حیاتی فناناپذیر کاهن میشود. زیرا دربارۀ او چنین شهادت داده شده که:
«تو جاودانه کاهن هستی،
از نوع کهانت مِلْکیصِدِق.»
حکم پیشین منسوخ شد، چون سست و بیفایده بود، زیرا شریعت هیچچیز را کامل نکرد. در مقابل، امیدی بهتر ارائه شد که از طریق آن به خدا نزدیک میشویم.
و این بدون سوگند نبود! دیگران بدون هیچ سوگندی کاهن شدند، امّا کاهن شدن او با سوگند همراه بود، آنگاه که خدا به وی گفت:
«خداوند سوگند خورده است
و نظر خود را تغییر نخواهد داد:
‹تو جاودانه کاهن هستی›.»
بهخاطر این سوگند، عیسی ضامن عهدی بهتر شده است.
شمار کاهنان پیشین بس زیاد بود، زیرا مرگ مانع از ادامۀ خدمت آنها میشد. حال آنکه عیسی چون تا ابد زنده است، کهانت همیشگی دارد. پس او قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا میآیند، نجات کامل بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.
چنین کاهناعظمی مناسب حال ما است، کاهنی قدوس، بیعیب، پاک، جدا از گناهکاران، و فراتر از آسمانها. برخلاف دیگر کاهناناعظم، او نیازی ندارد هر روز، نخست برای گناهان خود و سپس برای گناهان قوم، قربانی تقدیم کند. بلکه آنگاه که خود را تقدیم کرد، یک بار برای همیشه برای گناهان ایشان قربانی داد. زیرا شریعت، انسانهایی ضعیف را به کهانتاعظم برمیگمارد، امّا سوگندی که پس از شریعت آمد، پسر را برگماشت، که جاودانه کامل شده است. (11_28)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
کاهناعظمِ عهد جدید
جان کلام در آنچه میگوییم این است که ما چنین کاهناعظمی داریم که بر جانب راست تخت مقام کبریا در آسمان نشسته و خدمتگزار مکان اقدس یعنی آن خیمۀ حقیقی است که خداوند برپا کرده، نه انسان.
هر کاهناعظم برای تقدیم هدایا و قربانیها منصوب میشود. از همینرو، این کاهن نیز میبایست چیزی برای تقدیم کردن داشته باشد. اگر او بر زمین بود، کاهن نمیبود، زیرا کاهنانی دیگر هستند که بنابر شریعت هدایا تقدیم میکنند. امّا آنها تنها شبیه و سایۀ چیزهای آسمانی را خدمت میکنند. به همین سبب، هنگامی که موسی میخواست خیمه را بسازد، به او هشدار داده شد: «آگاه باش که همهچیز را مطابق نمونهای بسازی که بر فراز کوه به تو نشان داده شد.» امّا خدمتی که عیسی یافته، بهمراتب برتر از خدمت آنهاست، به همان میزان که او واسطۀ عهدی بهمراتب بهتر از عهد عتیق است، عهدی که بر وعدههای نیکوتر بنا شده است.
زیرا اگر عهدِ نخست نقصی نداشت، نیازی به طلبکردن عهدی دیگر نبود. امّا خدا نقصی یافت و بدیشان فرمود:
«خداوند میگوید، هان زمانی فرامیرسد
که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا
عهدی جدید خواهم بست.
این عهد مانند عهدی نخواهد بود
که با پدرانشان بستم،
آن روز که دست ایشان را گرفتم
تا از سرزمین مصر بهدر آورم؛
زیرا، خداوند میگوید، ایشان به عهد من وفادار نماندند.
پس، از ایشان روی گرداندم.
امّا خداوند چنین اعلام میکند:
این است عهدی که پس از آن ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست.
احکام خود را در ذهنهای ایشان خواهم نهاد،
و بر دلهای ایشان خواهم نگاشت.
من خدای ایشان خواهم بود،
و ایشان قوم من خواهند بود.
از آن پس، کسی به همسایۀ خود تعلیم نخواهد داد
و یا کسی به برادر خود نخواهد گفت،
‹خداوند را بشناس،›
زیرا همه از خُرد و بزرگ، مرا خواهند شناخت؛
چون من شرارت ایشان را خواهم آمرزید
و گناهانشان را دیگر به یاد نخواهم آورد.»
خدا با سخنگفتن از عهدی «جدید»، آن عهد نخست را کهنه میسازد؛ و آنچه کهنه و قدیمی میشود، بزودی از میان خواهد رفت. (1_13)
جان کلام در آنچه میگوییم این است که ما چنین کاهناعظمی داریم که بر جانب راست تخت مقام کبریا در آسمان نشسته و خدمتگزار مکان اقدس یعنی آن خیمۀ حقیقی است که خداوند برپا کرده، نه انسان.
هر کاهناعظم برای تقدیم هدایا و قربانیها منصوب میشود. از همینرو، این کاهن نیز میبایست چیزی برای تقدیم کردن داشته باشد. اگر او بر زمین بود، کاهن نمیبود، زیرا کاهنانی دیگر هستند که بنابر شریعت هدایا تقدیم میکنند. امّا آنها تنها شبیه و سایۀ چیزهای آسمانی را خدمت میکنند. به همین سبب، هنگامی که موسی میخواست خیمه را بسازد، به او هشدار داده شد: «آگاه باش که همهچیز را مطابق نمونهای بسازی که بر فراز کوه به تو نشان داده شد.» امّا خدمتی که عیسی یافته، بهمراتب برتر از خدمت آنهاست، به همان میزان که او واسطۀ عهدی بهمراتب بهتر از عهد عتیق است، عهدی که بر وعدههای نیکوتر بنا شده است.
زیرا اگر عهدِ نخست نقصی نداشت، نیازی به طلبکردن عهدی دیگر نبود. امّا خدا نقصی یافت و بدیشان فرمود:
«خداوند میگوید، هان زمانی فرامیرسد
که با خاندان اسرائیل و خاندان یهودا
عهدی جدید خواهم بست.
این عهد مانند عهدی نخواهد بود
که با پدرانشان بستم،
آن روز که دست ایشان را گرفتم
تا از سرزمین مصر بهدر آورم؛
زیرا، خداوند میگوید، ایشان به عهد من وفادار نماندند.
پس، از ایشان روی گرداندم.
امّا خداوند چنین اعلام میکند:
این است عهدی که پس از آن ایام با خاندان اسرائیل خواهم بست.
احکام خود را در ذهنهای ایشان خواهم نهاد،
و بر دلهای ایشان خواهم نگاشت.
من خدای ایشان خواهم بود،
و ایشان قوم من خواهند بود.
از آن پس، کسی به همسایۀ خود تعلیم نخواهد داد
و یا کسی به برادر خود نخواهد گفت،
‹خداوند را بشناس،›
زیرا همه از خُرد و بزرگ، مرا خواهند شناخت؛
چون من شرارت ایشان را خواهم آمرزید
و گناهانشان را دیگر به یاد نخواهم آورد.»
خدا با سخنگفتن از عهدی «جدید»، آن عهد نخست را کهنه میسازد؛ و آنچه کهنه و قدیمی میشود، بزودی از میان خواهد رفت. (1_13)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
عبادت در خیمۀ زمینی
9)عهد نخست، قوانینی برای عبادت داشت و نیز از محرابگاهی زمینی برخوردار بود. خیمهای برپا شده بود که در اتاق نخست آن، چراغدان، میز، و نان تقدیمی قرار داشت؛ این مکان «قدس» خوانده میشد. پشت پردۀ دوّم نیز اتاقی بود که «قدسالاقداس» نام داشت؛ در این اتاق، آتشدانِ زرّینِ بخور و صندوق عهد قرار داشت که با طلا پوشانیده شده بود. در این صندوقچه، ظرفِ زرّینِ «مَنّا»، عصای هارون که شکوفه آورده بود، و الواح سنگی عهد قرار داده شده بود. بر بالای صندوقچه، کروبیانِ «جلال» بر جایگاه کفّاره سایهگستر بودند. اکنون جای آن نیست که به شرح جزئیات بپردازیم.
پس از آنکه همهچیز بدین صورت نظام یافت، کاهنان مرتب به اتاق نخست داخل میشدند تا خدمت خود را به انجام رسانند. امّا تنها کاهناعظم به اتاق دوّم داخل میشد، آن هم تنها سالی یک بار، و همیشه نیز خون به همراه داشت تا برای خود و برای گناهانی که قوم ناآگاهانه کرده بودند، تقدیم کند. روحالقدس بدینگونه نشان میدهد که تا زمانی که اتاق نخست برقرار است، راه ورود به مکان اقدس هنوز ظاهر نشده است. این نِمادی است از زمان حاضر که در آن، هدایا و قربانیهایی تقدیم میشود که قادر نیست وجدان عبادتکننده را کاملاً پاک سازد، بلکه تنها بهکارِ خوردن و نوشیدن و انجام آداب مختلف شستشو میآید. اینها تنها تشریفاتی است ظاهری که تا فرارسیدن زمان اصلاحِ امور ابلاغ شده بود. (1_10)
9)عهد نخست، قوانینی برای عبادت داشت و نیز از محرابگاهی زمینی برخوردار بود. خیمهای برپا شده بود که در اتاق نخست آن، چراغدان، میز، و نان تقدیمی قرار داشت؛ این مکان «قدس» خوانده میشد. پشت پردۀ دوّم نیز اتاقی بود که «قدسالاقداس» نام داشت؛ در این اتاق، آتشدانِ زرّینِ بخور و صندوق عهد قرار داشت که با طلا پوشانیده شده بود. در این صندوقچه، ظرفِ زرّینِ «مَنّا»، عصای هارون که شکوفه آورده بود، و الواح سنگی عهد قرار داده شده بود. بر بالای صندوقچه، کروبیانِ «جلال» بر جایگاه کفّاره سایهگستر بودند. اکنون جای آن نیست که به شرح جزئیات بپردازیم.
پس از آنکه همهچیز بدین صورت نظام یافت، کاهنان مرتب به اتاق نخست داخل میشدند تا خدمت خود را به انجام رسانند. امّا تنها کاهناعظم به اتاق دوّم داخل میشد، آن هم تنها سالی یک بار، و همیشه نیز خون به همراه داشت تا برای خود و برای گناهانی که قوم ناآگاهانه کرده بودند، تقدیم کند. روحالقدس بدینگونه نشان میدهد که تا زمانی که اتاق نخست برقرار است، راه ورود به مکان اقدس هنوز ظاهر نشده است. این نِمادی است از زمان حاضر که در آن، هدایا و قربانیهایی تقدیم میشود که قادر نیست وجدان عبادتکننده را کاملاً پاک سازد، بلکه تنها بهکارِ خوردن و نوشیدن و انجام آداب مختلف شستشو میآید. اینها تنها تشریفاتی است ظاهری که تا فرارسیدن زمان اصلاحِ امور ابلاغ شده بود. (1_10)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
خون مسیح
امّا چون مسیح در مقام کاهناعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هماکنون واقع شدهاند، به خیمهای بزرگتر و کاملتر داخل شد که بهدست انسان ساخته نشده است و میتوان گفت که به این خلقت تعلق ندارد. و به خون بزها و گوسالهها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدسالاقداس داخل گشت و بهای رهایی ابدی را حاصل کرد. زیرا اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکستر گوساله بر آنان که بهلحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس میکند تا بهظاهر پاک باشند، چقدر بیشتر، خون مسیح که بهواسطۀ آن روح جاودانی، خویشتن را بیعیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم!
از همینرو، مسیح واسطۀ عهدی است جدید، تا فراخواندگان بتوانند میراث جاودانی موعود را دریافت کنند. زیرا اکنون مرگی بهمنزلۀ بهای رهایی رخ داده تا آنان را از گناهانی که در چهارچوب عهد نخست واقع شد، آزاد سازد. زیرا در هر عهدی، لازم است مرگِ عاملی که عهد را رسمیت میبخشد به میان آید، زیرا هر عهدی تنها بر اساس چنین مرگی ارزش قانونی مییابد؛ چون تا زمانی که عاملِ رسمیتبخشنده به عهد زنده است، آن عهد اعتباری ندارد. از همینرو، حتی عهد نخست نیز بدون خون، قابل اجرا نبود. آن هنگام که موسی هر یک از احکام شریعت را به تمامی قوم اعلام کرد، خون گوسالهها را گرفته، همراه با آب و پشم قرمز و شاخههای زوفا، بر طومار و همۀ قوم پاشید و گفت: «این است خون عهدی که خدا شما را به نگاه داشتنش حکم فرموده است.» همچنین آن خون را بر خیمه و بر هرآنچه در آیینهای آن بهکار میرفت، پاشید. در حقیقت، بنابر شریعت، تقریباً همهچیز بهوسیلۀ خون پاک میشود و بدون ریختن خون، آمرزشی نیست.
پس میبایست شبیه چیزهای آسمانی با این قربانیها پاک شود، امّا اصل آنها با قربانیهایی بهتر از اینها. زیرا مسیح به محرابگاهی داخل نشد که ساختۀ دست بشر و تنها شبیه محرابگاه حقیقی باشد، بلکه به خودِ آسمان داخل شد تا اکنون به نمایندگی از ما در حضور خدا ظاهر شود. و نیز به آنجا داخل نشد تا خویشتن را بارها چون قربانی تقدیم کند، همانند کاهناعظم که هر ساله به قدسالاقداس داخل میشود، آن هم با خونی که خون خودش نیست. ۲۶چون در این صورت، مسیح میبایست از زمان آفرینش جهان، بارها رنج کشیده باشد. امّا اکنون یک بار برای همیشه در نقطۀ اوج تمامی اعصار ظاهر شد تا با قربانی خود، گناه را از میان بردارد. همانگونه که برای انسان یک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است، مسیح نیز پس از آنکه یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را بر دوش کشد، دیگربار ظاهر خواهد شد، نه برای رفع گناه، بلکه تا آنان را که مشتاقانه چشمبهراهش هستند، نجات بخشد.(_28)
امّا چون مسیح در مقام کاهناعظمِ آن امورِ نیکو ظاهر گشت که هماکنون واقع شدهاند، به خیمهای بزرگتر و کاملتر داخل شد که بهدست انسان ساخته نشده است و میتوان گفت که به این خلقت تعلق ندارد. و به خون بزها و گوسالهها داخل نشد، بلکه یک بار برای همیشه به خون خود به قدسالاقداس داخل گشت و بهای رهایی ابدی را حاصل کرد. زیرا اگر خون بزها و گاوها و پاشیدن خاکستر گوساله بر آنان که بهلحاظ آیینی ناپاکند، ایشان را تقدیس میکند تا بهظاهر پاک باشند، چقدر بیشتر، خون مسیح که بهواسطۀ آن روح جاودانی، خویشتن را بیعیب به خدا تقدیم کرد، وجدان ما را از اعمال منتهی به مرگ پاک خواهد ساخت تا بتوانیم خدای زنده را خدمت کنیم!
از همینرو، مسیح واسطۀ عهدی است جدید، تا فراخواندگان بتوانند میراث جاودانی موعود را دریافت کنند. زیرا اکنون مرگی بهمنزلۀ بهای رهایی رخ داده تا آنان را از گناهانی که در چهارچوب عهد نخست واقع شد، آزاد سازد. زیرا در هر عهدی، لازم است مرگِ عاملی که عهد را رسمیت میبخشد به میان آید، زیرا هر عهدی تنها بر اساس چنین مرگی ارزش قانونی مییابد؛ چون تا زمانی که عاملِ رسمیتبخشنده به عهد زنده است، آن عهد اعتباری ندارد. از همینرو، حتی عهد نخست نیز بدون خون، قابل اجرا نبود. آن هنگام که موسی هر یک از احکام شریعت را به تمامی قوم اعلام کرد، خون گوسالهها را گرفته، همراه با آب و پشم قرمز و شاخههای زوفا، بر طومار و همۀ قوم پاشید و گفت: «این است خون عهدی که خدا شما را به نگاه داشتنش حکم فرموده است.» همچنین آن خون را بر خیمه و بر هرآنچه در آیینهای آن بهکار میرفت، پاشید. در حقیقت، بنابر شریعت، تقریباً همهچیز بهوسیلۀ خون پاک میشود و بدون ریختن خون، آمرزشی نیست.
پس میبایست شبیه چیزهای آسمانی با این قربانیها پاک شود، امّا اصل آنها با قربانیهایی بهتر از اینها. زیرا مسیح به محرابگاهی داخل نشد که ساختۀ دست بشر و تنها شبیه محرابگاه حقیقی باشد، بلکه به خودِ آسمان داخل شد تا اکنون به نمایندگی از ما در حضور خدا ظاهر شود. و نیز به آنجا داخل نشد تا خویشتن را بارها چون قربانی تقدیم کند، همانند کاهناعظم که هر ساله به قدسالاقداس داخل میشود، آن هم با خونی که خون خودش نیست. ۲۶چون در این صورت، مسیح میبایست از زمان آفرینش جهان، بارها رنج کشیده باشد. امّا اکنون یک بار برای همیشه در نقطۀ اوج تمامی اعصار ظاهر شد تا با قربانی خود، گناه را از میان بردارد. همانگونه که برای انسان یک بار مردن و پس از آن داوری مقرر است، مسیح نیز پس از آنکه یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را بر دوش کشد، دیگربار ظاهر خواهد شد، نه برای رفع گناه، بلکه تا آنان را که مشتاقانه چشمبهراهش هستند، نجات بخشد.(_28)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
قربانی یگانۀ مسیح
10)شریعت فقط سایۀ چیزهای نیکوی آینده است، نه صورت واقعی آنها. از همینرو، هرگز نمیتواند با قربانیهایی که سال به سال پیوسته تکرار میشوند، آنان را که برای عبادت نزدیک میآیند، کامل سازد. وگرنه آیا تقدیم آنها متوقف نمیشد؟ زیرا در آن صورت، عبادتکنندگان یک بار برای همیشه پاک میشدند و از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمیکردند. امّا آن قربانیها هر سال یادآور گناهانند، چراکه ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد.
از اینرو، هنگامی که مسیح به جهان آمد، فرمود:
«قربانی و هدیه را نخواستی،
امّا بدنی برای من مهیا ساختی.
از هدایای سوختنی و قربانیهای گناه خشنود نبودی.
آنگاه گفتم: ‹اینک من خود میآیم،
تا ارادۀ تو را ای خدا بهجای آورم؛
در طومار کتاب دربارۀ من نوشته شده است.›»
نخست میگوید: «قربانی و هدیه، هدایای سوختنی و قربانیهای گناه را نخواستی و از آنها خشنود نبودی»، هرچند شریعت خواهان انجامشان بود. سپس میفرماید: «اینک من خود میآیم تا ارادۀ تو را بهجای آورم.» پس اوّلی را باطل میکند تا دوّمی را برقرار سازد. بهواسطۀ همین اراده، یک بار برای همیشه، از طریق قربانی بدن عیسی مسیح مقدّس شدهایم.
هر کاهن، هر روز به خدمت میایستد و همان قربانیها را که هرگز نمیتوانند گناهان را از میان بردارند، بارها میگذراند. امّا این کاهن، چون برای همیشه یک قربانی بهجهت گناهان تقدیم کرد، بهدست راست خدا بنشست. از آن هنگام، در انتظار است که دشمنانش کرسی زیر پایش گردند، زیرا با یک قربانی، مقدّسشدگان را تا ابد کامل ساخته است.
روحالقدس نیز در این خصوص به ما گواهی میدهد. ابتدا میفرماید:
«خداوند اعلام میکند،
این است عهدی که پس از آن ایام با ایشان خواهم بست.
احکام خود را در دلهای ایشان خواهم نهاد،
و بر ذهنهای ایشان خواهم نگاشت.»
سپس میافزاید:
«گناهان و نافرمانیهای ایشان را
بهیقین دیگر به یاد نخواهم آورد.»
۱۸آنجا که اینها آمرزیده شده باشند، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمیماند. (1_18)
10)شریعت فقط سایۀ چیزهای نیکوی آینده است، نه صورت واقعی آنها. از همینرو، هرگز نمیتواند با قربانیهایی که سال به سال پیوسته تکرار میشوند، آنان را که برای عبادت نزدیک میآیند، کامل سازد. وگرنه آیا تقدیم آنها متوقف نمیشد؟ زیرا در آن صورت، عبادتکنندگان یک بار برای همیشه پاک میشدند و از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمیکردند. امّا آن قربانیها هر سال یادآور گناهانند، چراکه ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد.
از اینرو، هنگامی که مسیح به جهان آمد، فرمود:
«قربانی و هدیه را نخواستی،
امّا بدنی برای من مهیا ساختی.
از هدایای سوختنی و قربانیهای گناه خشنود نبودی.
آنگاه گفتم: ‹اینک من خود میآیم،
تا ارادۀ تو را ای خدا بهجای آورم؛
در طومار کتاب دربارۀ من نوشته شده است.›»
نخست میگوید: «قربانی و هدیه، هدایای سوختنی و قربانیهای گناه را نخواستی و از آنها خشنود نبودی»، هرچند شریعت خواهان انجامشان بود. سپس میفرماید: «اینک من خود میآیم تا ارادۀ تو را بهجای آورم.» پس اوّلی را باطل میکند تا دوّمی را برقرار سازد. بهواسطۀ همین اراده، یک بار برای همیشه، از طریق قربانی بدن عیسی مسیح مقدّس شدهایم.
هر کاهن، هر روز به خدمت میایستد و همان قربانیها را که هرگز نمیتوانند گناهان را از میان بردارند، بارها میگذراند. امّا این کاهن، چون برای همیشه یک قربانی بهجهت گناهان تقدیم کرد، بهدست راست خدا بنشست. از آن هنگام، در انتظار است که دشمنانش کرسی زیر پایش گردند، زیرا با یک قربانی، مقدّسشدگان را تا ابد کامل ساخته است.
روحالقدس نیز در این خصوص به ما گواهی میدهد. ابتدا میفرماید:
«خداوند اعلام میکند،
این است عهدی که پس از آن ایام با ایشان خواهم بست.
احکام خود را در دلهای ایشان خواهم نهاد،
و بر ذهنهای ایشان خواهم نگاشت.»
سپس میافزاید:
«گناهان و نافرمانیهای ایشان را
بهیقین دیگر به یاد نخواهم آورد.»
۱۸آنجا که اینها آمرزیده شده باشند، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمیماند. (1_18)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
دعوت به پایداری
پس ای برادران، از آنجا که به خون عیسی این اطمینان را داریم که به مکان اقدس داخل شویم، یعنی از راهی تازه و زنده که از میان آن پرده که بدن اوست، بر ما گشوده شده است، و از آنجا که کاهنی بزرگ بر خانۀ خدا داریم، بیایید در حالی که دلهایمان از هر احساس تقصیر زدوده و بدنهایمان با آب پاک شسته شده است، با اخلاص قلبی و اطمینان کامل ایمان، به حضور خدا نزدیک شویم. بیایید بیتزلزل، امیدی را که به آن معترفیم همچنان استوار نگاه داریم، زیرا وعدهدهنده امین است. و در فکر آن باشیم که چگونه میتوانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم. و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، چنانکه بعضی را عادت شده است، بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم - بخصوص اکنون که شاهد نزدیکتر شدن آن روز هستید.
زیرا اگر پس از بهرهمندی از شناخت حقیقت، عمداً به گناهکردن ادامه دهیم، دیگر هیچ قربانی برای گناهان باقی نمیماند؛ آنچه میماند، انتظار هولناک مجازات و آتشی مهیب است که دشمنان خدا را فروخواهد بلعید. هرکه شریعت موسی را رد میکرد، بنابر گواهی دو یا سه شاهد، بدون ترحم کشته میشد. حال به گمان شما چقدر بیشتر کسی که پسر خدا را پایمال کرده و خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود، ناپاک شمرده و به روح فیض، بیحرمتی روا داشته است، سزاوار مجازاتی بس سختتر خواهد بود؟ زیرا او را میشناسیم که فرموده است: «انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد،» و نیز: «خداوند قوم خود را مجازات خواهد کرد.» آری، افتادن بهدستهای خدای زنده چیزی هولناک است.
آن روزهای پیشین را به یاد آورید، زمانی را که تازه منوّر شده بودید؛ در آن روزها، با تحمل رنج و زحمت، در مبارزهای عظیم ایستادگی بهخرج دادید. گاهی در برابر چشم همگان مورد اهانت و آزار قرار میگرفتید و گاهی دوشبهدوش کسانی میایستادید که با ایشان چنین رفتار میشد. با آنان که در زندان بودند، همدردی میکردید و چپاول اموال خود را با شادی میپذیرفتید، زیرا میدانستید که از داراییهای بهتر که جاودانی است، برخوردارید.
پس این اطمینان خود را رها مکنید، زیرا پاداشی عظیم در پی خواهد داشت. چون لازم است پایداری کنید تا آنگاه که ارادۀ خدا را بهانجام رساندید، وعده را بیابید. زیرا پس از اندک زمانی
«او که باید بیاید، خواهد آمد
و تأخیر نخواهد کرد.
امّا پارسایی که از آنِ من است
به ایمان زیست خواهد کرد.
و اگر پا پس کشد،
از او خشنود نخواهم گردید.»
لیکن ما از کسانی نیستیم که پا پس میکشند و هلاک میشوند، بلکه از آنانیم که ایمان دارند و حیات مییابند. (19_39)
پس ای برادران، از آنجا که به خون عیسی این اطمینان را داریم که به مکان اقدس داخل شویم، یعنی از راهی تازه و زنده که از میان آن پرده که بدن اوست، بر ما گشوده شده است، و از آنجا که کاهنی بزرگ بر خانۀ خدا داریم، بیایید در حالی که دلهایمان از هر احساس تقصیر زدوده و بدنهایمان با آب پاک شسته شده است، با اخلاص قلبی و اطمینان کامل ایمان، به حضور خدا نزدیک شویم. بیایید بیتزلزل، امیدی را که به آن معترفیم همچنان استوار نگاه داریم، زیرا وعدهدهنده امین است. و در فکر آن باشیم که چگونه میتوانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم. و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، چنانکه بعضی را عادت شده است، بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم - بخصوص اکنون که شاهد نزدیکتر شدن آن روز هستید.
زیرا اگر پس از بهرهمندی از شناخت حقیقت، عمداً به گناهکردن ادامه دهیم، دیگر هیچ قربانی برای گناهان باقی نمیماند؛ آنچه میماند، انتظار هولناک مجازات و آتشی مهیب است که دشمنان خدا را فروخواهد بلعید. هرکه شریعت موسی را رد میکرد، بنابر گواهی دو یا سه شاهد، بدون ترحم کشته میشد. حال به گمان شما چقدر بیشتر کسی که پسر خدا را پایمال کرده و خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود، ناپاک شمرده و به روح فیض، بیحرمتی روا داشته است، سزاوار مجازاتی بس سختتر خواهد بود؟ زیرا او را میشناسیم که فرموده است: «انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد،» و نیز: «خداوند قوم خود را مجازات خواهد کرد.» آری، افتادن بهدستهای خدای زنده چیزی هولناک است.
آن روزهای پیشین را به یاد آورید، زمانی را که تازه منوّر شده بودید؛ در آن روزها، با تحمل رنج و زحمت، در مبارزهای عظیم ایستادگی بهخرج دادید. گاهی در برابر چشم همگان مورد اهانت و آزار قرار میگرفتید و گاهی دوشبهدوش کسانی میایستادید که با ایشان چنین رفتار میشد. با آنان که در زندان بودند، همدردی میکردید و چپاول اموال خود را با شادی میپذیرفتید، زیرا میدانستید که از داراییهای بهتر که جاودانی است، برخوردارید.
پس این اطمینان خود را رها مکنید، زیرا پاداشی عظیم در پی خواهد داشت. چون لازم است پایداری کنید تا آنگاه که ارادۀ خدا را بهانجام رساندید، وعده را بیابید. زیرا پس از اندک زمانی
«او که باید بیاید، خواهد آمد
و تأخیر نخواهد کرد.
امّا پارسایی که از آنِ من است
به ایمان زیست خواهد کرد.
و اگر پا پس کشد،
از او خشنود نخواهم گردید.»
لیکن ما از کسانی نیستیم که پا پس میکشند و هلاک میشوند، بلکه از آنانیم که ایمان دارند و حیات مییابند. (19_39)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
قهرمانان ایمان
11)ایمان، ضامن چیزهایی است که بدان امید داریم و برهان آنچه هنوز نمیبینیم.
• به سبب ایمان بود که دربارۀ پیشینیان بهنیکویی شهادت داده شد.
• با ایمان است که درمییابیم کائنات بهوسیلۀ کلام خدا شکل گرفت، بدانگونه که آنچه دیده میشود از آنچه قابل رؤیت بود، پدید نیامد.
• با ایمان بود که هابیل قربانیای نیکوتر از قربانی قائن به خدا تقدیم کرد، و بهسبب همین ایمان دربارۀ او شهادت داده شد که پارسا است، زیرا خدا دربارۀ هدایای او به نیکویی شهادت داد. به همین سبب، هرچند درگذشته است، هنوز سخن میگوید.
• با ایمان بود که خَنوخ از این جهان منتقل شد تا طعم مرگ را نچشد و دیگر یافت نشد، چون خدا او را منتقل ساخت. زیرا پیش از آنکه انتقال یابد، دربارۀ او شهادت داده شد که خدا را خشنود ساخته است. و بدون ایمان ممکن نیست بتوان خدا را خشنود ساخت، زیرا هرکه به او نزدیک میشود، باید ایمان داشته باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش میدهد.
• با ایمان بود که نوح هنگامی که از جانب خدا دربارۀ اموری که تا آن زمان دیده نشده بود هشدار یافت، آن را با خداترسی به جدّ گرفت و برای نجات خانوادۀ خویش کشتی ساخت. او با ایمان خود دنیا را محکوم کرد و وارث آن پارسایی شد که بر ایمان استوار است.
• با ایمان بود که ابراهیم هنگامی که فراخوانده شد، اطاعت کرد و حاضر شد به جایی رود که بعدها به میراث مییافت؛ و هرچند نمیدانست کجا میرود، روانه شد. با ایمان بود که در سرزمین موعود، همچون بیگانهای در دیار غریب خانهبهدوش گردید و همانند اسحاق و یعقوب که با او وارث همان وعده بودند، در خیمهها ساکن شد. زیرا چشمانتظار شهری بود با بنیاد، که معمار و سازندهاش خداست.
• با ایمان بود که ابراهیم توانایی یافت نسلی داشته باشد، با اینکه سارا نازا و خود او نیز سالخورده بود؛ چراکه وعدهدهنده را امین شمرد. اینگونه، از یک تن، آن هم کسی که تقریباً مرده بود، نسلی کثیر همچون ستارگان آسمان، و بیشمار مانند شنهای ساحل دریا، پدید آمد.
این اشخاص همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعدهها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. ایشان اذعان داشتند که بر زمین، بیگانه و غریبند. آنان که اینچنین سخن میگویند، آشکارا نشان میدهند که در جستجوی وطنی هستند. اگر به سرزمینی میاندیشیدند که ترکش کرده بودند، فرصت بازگشت میداشتند. امّا مشتاق سرزمینی نیکوتر بودند، مشتاق وطنی آسمانی. از همینرو، خدا عار ندارد خدای ایشان خوانده شود، زیرا شهری برایشان مهیا کرده است.
• با ایمان بود که ابراهیم هنگامی که آزموده شد، اسحاق را بهعنوان قربانی تقدیم کرد؛ و او که وعدهها را پذیرفته بود حاضر شد پسر یگانۀ خود را قربانی کند، همان را که دربارهاش گفته شده بود: «نسل تو از اسحاق محسوب خواهد شد.» ابراهیم چنین اندیشید که خدا قادر است حتی مردگان را زنده کند، و میتوان گفت که بهنوعی اسحاق را از مرگ بازیافت.
• با ایمان بود که اسحاق، یعقوب و عیسو را در خصوص امور آینده برکت داد.
• با ایمان بود که یعقوب بههنگام مرگ، هر یک از پسران یوسف را برکت داد و در حالی که بر سر عصای خود تکیه زده بود، سجده کرد.
• با ایمان بود که یوسف چون به پایان عمر خود نزدیک شد، از خروج بنیاسرائیل سخن گفت و دربارۀ استخوانهای خود دستورهایی داد.
• با ایمان بود که والدین موسی او را پس از تولد بهمدت سه ماه پنهان کردند، زیرا دیدند کودکی است بینظیر؛ و از حکم پادشاه نهراسیدند.
• با ایمان بود که موسی هنگامی که بزرگ شد، نخواست پسر دختر فرعون خوانده شود. او آزار دیدن با قوم خدا را بر لذت زودگذر گناه ترجیح داد. و رسوایی بهخاطر مسیح را باارزشتر از گنجهای مصر شمرد، زیرا از پیش به پاداش چشم دوخته بود.
• با ایمان بود که او بیآنکه از خشم پادشاه بهراسد مصر را ترک گفت، زیرا آن نادیدنی را همواره در برابر چشمان خود داشت. با ایمان بود که او پِسَح و پاشیدن خون را بهجا آورد تا هلاککنندۀ نخستزادگان، بر نخستزادگان اسرائیل دست دراز نکند.
• با ایمان بود که قوم از میان دریای سرخ همچون زمینی خشک گذشتند؛ امّا چون مصریان کوشیدند همان کار را انجام دهند، غرق شدند.
• با ایمان بود که دیوارهای اَریحا پس از اینکه قوم هفت روز دور آن گشتند، فروریخت.
• با ایمان بود که راحابِ فاحشه همراه با نامطیعان کشته نشد، زیرا جاسوسان را بگرمی پذیرا گردید.
دیگر چه گویم؟ زیرا فرصت نیست دربارۀ جِدعون و باراق و سامسون و یِفتاح و داوود و سموئیل و پیامبران سخن گویم، که با ایمان، ممالک را فتح کردند، عدالت را برقرار داشتند، و وعدهها را به چنگ آوردند؛ دهان شیران را بستند، شعلههای سوزان آتش را بیاثر کردند و از دم شمشیر رهایی یافتند؛ ضعفشان به قوّت بدل شد، در جنگ توانمند شدند و لشکریان بیگانه را تارومار کردند. زنان، مردگان خود را قیامکرده بازیافتند. امّا گروهی دیگر شکنجه شدند و رهایی را نپذیرفتند، تا به رستاخیزی نیکوتر دست یابند. بعضی استهزا شدند و تازیانه خوردند، و حتی به زنجیر کشیده شده، به زندان افکنده شدند. سنگسار گشتند، با ارّه دوپاره شدند و با شمشیر به قتل رسیدند. در جامههایی محقّر از پوست گوسفندان و بزها در هرجا گذر کرده، تنگدست، ستمدیده و مورد اذیت و آزار بودند. اینان که جهان لایق ایشان نبود، در بیابانها و کوهها، و غارها و شکافهای زمین، آواره بودند.
اینان همه بهسبب ایمانشان به نیکویی یاد شدند. با اینحال، هیچیک آنچه را که بدیشان وعده داده شده بود، نیافتند. زیرا خدا از پیش چیزهایی بهتر برای ما در نظر داشت تا ایشان بدون ما بهکمال نرسند. (1_40)
11)ایمان، ضامن چیزهایی است که بدان امید داریم و برهان آنچه هنوز نمیبینیم.
• به سبب ایمان بود که دربارۀ پیشینیان بهنیکویی شهادت داده شد.
• با ایمان است که درمییابیم کائنات بهوسیلۀ کلام خدا شکل گرفت، بدانگونه که آنچه دیده میشود از آنچه قابل رؤیت بود، پدید نیامد.
• با ایمان بود که هابیل قربانیای نیکوتر از قربانی قائن به خدا تقدیم کرد، و بهسبب همین ایمان دربارۀ او شهادت داده شد که پارسا است، زیرا خدا دربارۀ هدایای او به نیکویی شهادت داد. به همین سبب، هرچند درگذشته است، هنوز سخن میگوید.
• با ایمان بود که خَنوخ از این جهان منتقل شد تا طعم مرگ را نچشد و دیگر یافت نشد، چون خدا او را منتقل ساخت. زیرا پیش از آنکه انتقال یابد، دربارۀ او شهادت داده شد که خدا را خشنود ساخته است. و بدون ایمان ممکن نیست بتوان خدا را خشنود ساخت، زیرا هرکه به او نزدیک میشود، باید ایمان داشته باشد که او هست و جویندگان خود را پاداش میدهد.
• با ایمان بود که نوح هنگامی که از جانب خدا دربارۀ اموری که تا آن زمان دیده نشده بود هشدار یافت، آن را با خداترسی به جدّ گرفت و برای نجات خانوادۀ خویش کشتی ساخت. او با ایمان خود دنیا را محکوم کرد و وارث آن پارسایی شد که بر ایمان استوار است.
• با ایمان بود که ابراهیم هنگامی که فراخوانده شد، اطاعت کرد و حاضر شد به جایی رود که بعدها به میراث مییافت؛ و هرچند نمیدانست کجا میرود، روانه شد. با ایمان بود که در سرزمین موعود، همچون بیگانهای در دیار غریب خانهبهدوش گردید و همانند اسحاق و یعقوب که با او وارث همان وعده بودند، در خیمهها ساکن شد. زیرا چشمانتظار شهری بود با بنیاد، که معمار و سازندهاش خداست.
• با ایمان بود که ابراهیم توانایی یافت نسلی داشته باشد، با اینکه سارا نازا و خود او نیز سالخورده بود؛ چراکه وعدهدهنده را امین شمرد. اینگونه، از یک تن، آن هم کسی که تقریباً مرده بود، نسلی کثیر همچون ستارگان آسمان، و بیشمار مانند شنهای ساحل دریا، پدید آمد.
این اشخاص همه در ایمان درگذشتند، در حالی که وعدهها را هنوز نیافته بودند، بلکه فقط آنها را از دور دیده و خوشامد گفته بودند. ایشان اذعان داشتند که بر زمین، بیگانه و غریبند. آنان که اینچنین سخن میگویند، آشکارا نشان میدهند که در جستجوی وطنی هستند. اگر به سرزمینی میاندیشیدند که ترکش کرده بودند، فرصت بازگشت میداشتند. امّا مشتاق سرزمینی نیکوتر بودند، مشتاق وطنی آسمانی. از همینرو، خدا عار ندارد خدای ایشان خوانده شود، زیرا شهری برایشان مهیا کرده است.
• با ایمان بود که ابراهیم هنگامی که آزموده شد، اسحاق را بهعنوان قربانی تقدیم کرد؛ و او که وعدهها را پذیرفته بود حاضر شد پسر یگانۀ خود را قربانی کند، همان را که دربارهاش گفته شده بود: «نسل تو از اسحاق محسوب خواهد شد.» ابراهیم چنین اندیشید که خدا قادر است حتی مردگان را زنده کند، و میتوان گفت که بهنوعی اسحاق را از مرگ بازیافت.
• با ایمان بود که اسحاق، یعقوب و عیسو را در خصوص امور آینده برکت داد.
• با ایمان بود که یعقوب بههنگام مرگ، هر یک از پسران یوسف را برکت داد و در حالی که بر سر عصای خود تکیه زده بود، سجده کرد.
• با ایمان بود که یوسف چون به پایان عمر خود نزدیک شد، از خروج بنیاسرائیل سخن گفت و دربارۀ استخوانهای خود دستورهایی داد.
• با ایمان بود که والدین موسی او را پس از تولد بهمدت سه ماه پنهان کردند، زیرا دیدند کودکی است بینظیر؛ و از حکم پادشاه نهراسیدند.
• با ایمان بود که موسی هنگامی که بزرگ شد، نخواست پسر دختر فرعون خوانده شود. او آزار دیدن با قوم خدا را بر لذت زودگذر گناه ترجیح داد. و رسوایی بهخاطر مسیح را باارزشتر از گنجهای مصر شمرد، زیرا از پیش به پاداش چشم دوخته بود.
• با ایمان بود که او بیآنکه از خشم پادشاه بهراسد مصر را ترک گفت، زیرا آن نادیدنی را همواره در برابر چشمان خود داشت. با ایمان بود که او پِسَح و پاشیدن خون را بهجا آورد تا هلاککنندۀ نخستزادگان، بر نخستزادگان اسرائیل دست دراز نکند.
• با ایمان بود که قوم از میان دریای سرخ همچون زمینی خشک گذشتند؛ امّا چون مصریان کوشیدند همان کار را انجام دهند، غرق شدند.
• با ایمان بود که دیوارهای اَریحا پس از اینکه قوم هفت روز دور آن گشتند، فروریخت.
• با ایمان بود که راحابِ فاحشه همراه با نامطیعان کشته نشد، زیرا جاسوسان را بگرمی پذیرا گردید.
دیگر چه گویم؟ زیرا فرصت نیست دربارۀ جِدعون و باراق و سامسون و یِفتاح و داوود و سموئیل و پیامبران سخن گویم، که با ایمان، ممالک را فتح کردند، عدالت را برقرار داشتند، و وعدهها را به چنگ آوردند؛ دهان شیران را بستند، شعلههای سوزان آتش را بیاثر کردند و از دم شمشیر رهایی یافتند؛ ضعفشان به قوّت بدل شد، در جنگ توانمند شدند و لشکریان بیگانه را تارومار کردند. زنان، مردگان خود را قیامکرده بازیافتند. امّا گروهی دیگر شکنجه شدند و رهایی را نپذیرفتند، تا به رستاخیزی نیکوتر دست یابند. بعضی استهزا شدند و تازیانه خوردند، و حتی به زنجیر کشیده شده، به زندان افکنده شدند. سنگسار گشتند، با ارّه دوپاره شدند و با شمشیر به قتل رسیدند. در جامههایی محقّر از پوست گوسفندان و بزها در هرجا گذر کرده، تنگدست، ستمدیده و مورد اذیت و آزار بودند. اینان که جهان لایق ایشان نبود، در بیابانها و کوهها، و غارها و شکافهای زمین، آواره بودند.
اینان همه بهسبب ایمانشان به نیکویی یاد شدند. با اینحال، هیچیک آنچه را که بدیشان وعده داده شده بود، نیافتند. زیرا خدا از پیش چیزهایی بهتر برای ما در نظر داشت تا ایشان بدون ما بهکمال نرسند. (1_40)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
خدا فرزندان خود را تأدیب میکند
12)پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بار اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم. و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که بهخاطر آن خوشی که پیشرو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است. به او بیندیشید که چنان مخالفتی را از سوی گناهکاران تحمل کرد، تا خسته و دلسرد نشوید.
هنوز در نبرد خود با گناه تا پای جان ایستادگی نکردهاید و آن سخن تشویقآمیز را از یاد بردهاید که شما را پسران خطاب کرده، میگوید:
«ای پسرم، تأدیب خداوند را خوار مشمار،
و چون ملامتت کند، دلسرد مشو.
زیرا خداوند آنان را که دوست میدارد، تأدیب میکند،
و هر فرزند خود را که مورد لطف اوست، تنبیه مینماید.»
سختیها را بهمنزلۀ تأدیب تحمل کنید؛ خدا با شما همچون پسران رفتار میکند. زیرا کدام پسر است که پدرش او را تأدیب نکند؟ اگر شما تأدیب نشدهاید، در حالی که همه از آن سهمی داشتهاند، پس حرامزادهاید، نه فرزندان حقیقی. بعلاوه، همۀ ما پدران زمینی داشتهایم که تأدیبمان میکردند، و ما به آنها احترام میگذاشتیم. حال، چقدر بیشتر باید پدر روحهایمان را اطاعت کنیم تا حیات داشته باشیم؟ پدران ما کوتاهزمانی بنابر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب میکند تا در قدّوسیت او سهیم شویم. هیچ تأدیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که بهوسیلۀ آن تربیت شدهاند، میوۀ آرامش و پارسایی بار میآورد.
پس دستهای سست و زانوان لرزان خود را قوی سازید! برای پاهای خود راههای هموار بسازید، تا پای لنگ بیشتر صدمه نبیند، بلکه شفا یابد. (1_13)
12)پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گرداگرد خود داریم، بیایید هر بار اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم. و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم که بهخاطر آن خوشی که پیشرو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است. به او بیندیشید که چنان مخالفتی را از سوی گناهکاران تحمل کرد، تا خسته و دلسرد نشوید.
هنوز در نبرد خود با گناه تا پای جان ایستادگی نکردهاید و آن سخن تشویقآمیز را از یاد بردهاید که شما را پسران خطاب کرده، میگوید:
«ای پسرم، تأدیب خداوند را خوار مشمار،
و چون ملامتت کند، دلسرد مشو.
زیرا خداوند آنان را که دوست میدارد، تأدیب میکند،
و هر فرزند خود را که مورد لطف اوست، تنبیه مینماید.»
سختیها را بهمنزلۀ تأدیب تحمل کنید؛ خدا با شما همچون پسران رفتار میکند. زیرا کدام پسر است که پدرش او را تأدیب نکند؟ اگر شما تأدیب نشدهاید، در حالی که همه از آن سهمی داشتهاند، پس حرامزادهاید، نه فرزندان حقیقی. بعلاوه، همۀ ما پدران زمینی داشتهایم که تأدیبمان میکردند، و ما به آنها احترام میگذاشتیم. حال، چقدر بیشتر باید پدر روحهایمان را اطاعت کنیم تا حیات داشته باشیم؟ پدران ما کوتاهزمانی بنابر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب میکند تا در قدّوسیت او سهیم شویم. هیچ تأدیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که بهوسیلۀ آن تربیت شدهاند، میوۀ آرامش و پارسایی بار میآورد.
پس دستهای سست و زانوان لرزان خود را قوی سازید! برای پاهای خود راههای هموار بسازید، تا پای لنگ بیشتر صدمه نبیند، بلکه شفا یابد. (1_13)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
هشدار در مورد بازگشت به گناه
سخت بکوشید با همۀ مردم در صلح و صفا بهسر برید و مقدّس باشید، زیرا بدون قدّوسیت هیچکس خداوند را نخواهد دید. مواظب باشید کسی از فیض خدا محروم نشود، و هیچ ریشۀ تلخی نمو نکند، مبادا مسئلهساز شود و بسیاری را آلوده سازد. هشیار باشید که هیچیک از شما فاسد یا همچون عیسو دنیوی نشود که بهخاطر لقمه نانی، حق و امتیاز پسر ارشد بودن خود را فروخت. و چنانکه میدانید، بعد که خواهان بهمیراث بردن آن برکت بود، مقبول واقع نشد. و هرچند با زاری در پی آن بود، جای توبه پیدا نکرد.
زیرا به کوهی نزدیک نیامدهاید که بتوان لمس کرد، کوهی که مشتعل به آتش باشد؛ و نه به تاریکی و تیرگی و باد شدید؛ و نه به نفیر شیپور و یا به آواز کلامی که شنوندگان التماس کردند که دیگر با ایشان سخن نگوید. زیرا تحمل آن فرمان را نداشتند که میگفت، «حتی اگر حیوانی کوه را لمس کند، میباید سنگسار شود.» آن منظره چنان هراسناک بود که موسی گفت: «از ترس به خود میلرزم.»
بلکه به کوه صهیون نزدیک آمدهاید، به اورشلیم آسمانی که شهر خدای زنده است. به جمع شادمانۀ هزاران هزار فرشته آمدهاید، به کلیسای نخستزادگانی که نامهایشان در آسمان نوشته شده است. به خدا نزدیک شدهاید، به خدایی که داور همه آدمیان است، و به روحهای پارسایانی که کامل شدهاند، و به عیسی که واسطۀ عهدی جدید است، و به خونِ پاشیدهای که نیکوتر از خون هابیل سخن میگوید.
بهوش باشید از آن که سخن میگوید، رویبرنتابید. اگر آنان که از آن که بر زمین بدیشان هشدار داده بود رویبرتافتند، راه گریزی نیافتند، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر از او که از آسمان به ما هشدار میدهد، رویبرتابیم. در آن زمان، صدای او زمین را به لرزه درآورد، امّا اکنون وعده داده است که «یک بار دیگر نه تنها زمین بلکه آسمان را نیز به لرزه درخواهم آورد.» عبارتِ «یک بار دیگر» به از میان برداشته شدن چیزهایی اشاره دارد که به لرزه درمیآیند - یعنی چیزهای آفریده شده - تا آنچه تزلزلناپذیر است، باقی بماند.
پس چون پادشاهیای را مییابیم که تزلزلناپذیر است، بیایید شکرگزار باشیم و خدا را با ترس و هیبت عبادتی پسندیده نماییم، زیرا «خدای ما آتش سوزاننده است.» (14_29)
سخت بکوشید با همۀ مردم در صلح و صفا بهسر برید و مقدّس باشید، زیرا بدون قدّوسیت هیچکس خداوند را نخواهد دید. مواظب باشید کسی از فیض خدا محروم نشود، و هیچ ریشۀ تلخی نمو نکند، مبادا مسئلهساز شود و بسیاری را آلوده سازد. هشیار باشید که هیچیک از شما فاسد یا همچون عیسو دنیوی نشود که بهخاطر لقمه نانی، حق و امتیاز پسر ارشد بودن خود را فروخت. و چنانکه میدانید، بعد که خواهان بهمیراث بردن آن برکت بود، مقبول واقع نشد. و هرچند با زاری در پی آن بود، جای توبه پیدا نکرد.
زیرا به کوهی نزدیک نیامدهاید که بتوان لمس کرد، کوهی که مشتعل به آتش باشد؛ و نه به تاریکی و تیرگی و باد شدید؛ و نه به نفیر شیپور و یا به آواز کلامی که شنوندگان التماس کردند که دیگر با ایشان سخن نگوید. زیرا تحمل آن فرمان را نداشتند که میگفت، «حتی اگر حیوانی کوه را لمس کند، میباید سنگسار شود.» آن منظره چنان هراسناک بود که موسی گفت: «از ترس به خود میلرزم.»
بلکه به کوه صهیون نزدیک آمدهاید، به اورشلیم آسمانی که شهر خدای زنده است. به جمع شادمانۀ هزاران هزار فرشته آمدهاید، به کلیسای نخستزادگانی که نامهایشان در آسمان نوشته شده است. به خدا نزدیک شدهاید، به خدایی که داور همه آدمیان است، و به روحهای پارسایانی که کامل شدهاند، و به عیسی که واسطۀ عهدی جدید است، و به خونِ پاشیدهای که نیکوتر از خون هابیل سخن میگوید.
بهوش باشید از آن که سخن میگوید، رویبرنتابید. اگر آنان که از آن که بر زمین بدیشان هشدار داده بود رویبرتافتند، راه گریزی نیافتند، پس ما چه راه گریزی خواهیم داشت اگر از او که از آسمان به ما هشدار میدهد، رویبرتابیم. در آن زمان، صدای او زمین را به لرزه درآورد، امّا اکنون وعده داده است که «یک بار دیگر نه تنها زمین بلکه آسمان را نیز به لرزه درخواهم آورد.» عبارتِ «یک بار دیگر» به از میان برداشته شدن چیزهایی اشاره دارد که به لرزه درمیآیند - یعنی چیزهای آفریده شده - تا آنچه تزلزلناپذیر است، باقی بماند.
پس چون پادشاهیای را مییابیم که تزلزلناپذیر است، بیایید شکرگزار باشیم و خدا را با ترس و هیبت عبادتی پسندیده نماییم، زیرا «خدای ما آتش سوزاننده است.» (14_29)
Re: رساله به عبرانیان (انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
اندرزهای پایانی
13)محبت برادرانه همچنان برقرار باشد. از میهماننوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چراکه با این کار، بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند. آنان را که در زندانند به یاد داشته باشید، چنانکه گویی خود نیز با ایشان در بندید؛ همچنین به یاد کسانی باشید که آزار میبینند، چنانکه گویی خود نیز جسماً رنج میکشید.
زناشویی باید در نظر همگان محترم باشد و بسترش پاک نگاه داشته شود، زیرا خدا اشخاص زناکار و فاسد را مجازات خواهد کرد. زندگی شما بری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است:
«تو را هرگز وانخواهم گذاشت،
و هرگز فراموش نخواهم کرد.»
پس با اطمینان میگوییم:
«خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید.
انسان به من چه تواند کرد؟»
رهبران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، بهیاد داشته باشید. به ثمرۀ شیوۀ زندگی آنها توجه کنید و از ایمانشان سرمشق گیرید. عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است.
با تعالیم مختلف و عجیب از راه بهدر مشوید؛ زیرا نیکوست که دل انسان از فیض تقویت یابد، نه از خوراکهایی که برای معتقدانِ به آنها نفعی ندارد. ما مذبحی داریم که خدمتگزارانِ خیمه حق ندارند از آنچه بر آن است بخورند.
کاهناعظم، خون حیوانات را بهعنوان قربانیِ گناه به قدسالاقداس میبَرَد، امّا لاشهها بیرون از خیمهگاه سوزانده میشوند. به همینسان، عیسی نیز بیرون دروازۀ شهر رنج کشید تا با خون خود، قوم را تقدیس کند. پس بیایید در حالی که همان ننگ را که او متحمل شد، بر خود حمل میکنیم، نزد او بیرون از اردوگاه برویم. زیرا در اینجا شهری ماندگار نداریم بلکه مشتاقانه در انتظار آن شهر آینده هستیم.
پس بیایید بهواسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند. از نیکویی کردن و سهیم نمودن دیگران در آنچه دارید غفلت مورزید، زیرا خدا از چنین قربانیها خشنود است.
از رهبران خود اطاعت کنید و تسلیم آنها باشید؛ زیرا ایشان بر جانهای شما دیدهبانی میکنند و باید حساب بدهند. پس بگذارید کار خود را با شادمانی انجام دهند نه با آه و ناله، زیرا این به نفع شما نخواهد بود.
برای ما دعا کنید، زیرا مطمئنیم که وجدانمان پاک است و میخواهیم از هر جهت با سربلندی زندگی کنیم. بخصوص از شما استدعا دارم دعا کنید که بتوانم هرچه زودتر نزدتان بازگردم.
حال، خدای آرامش که شباناعظم گوسفندان یعنی خداوند ما عیسی را به خون آن عهد ابدی از مردگان برخیزانید، شما را به هرچیز نیکو مجهز گرداند تا ارادۀ او را به انجام رسانید. باشد که او هرآنچه را که موجب خشنودی اوست بهواسطۀ عیسی مسیح در ما به عمل آورد، که او را جلال جاودانه باد. آمین.
ای برادران، از شما میخواهم این کلامِ نصیحتآمیزِ مرا تحمّل کنید، زیرا به اختصار به شما نوشتهام.
بدانید که برادر ما تیموتائوس آزاد شده است. اگر او زود بیاید، با او به دیدارتان خواهم آمد.
به همۀ رهبران خود و به تمام مقدّسان سلام برسانید. آنان که از ایتالیا هستند، به شما سلام میگویند.
فیض با همۀ شما باد. (1_25)
13)محبت برادرانه همچنان برقرار باشد. از میهماننوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چراکه با این کار، بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند. آنان را که در زندانند به یاد داشته باشید، چنانکه گویی خود نیز با ایشان در بندید؛ همچنین به یاد کسانی باشید که آزار میبینند، چنانکه گویی خود نیز جسماً رنج میکشید.
زناشویی باید در نظر همگان محترم باشد و بسترش پاک نگاه داشته شود، زیرا خدا اشخاص زناکار و فاسد را مجازات خواهد کرد. زندگی شما بری از پولدوستی باشد و به آنچه دارید قناعت کنید، زیرا خدا فرموده است:
«تو را هرگز وانخواهم گذاشت،
و هرگز فراموش نخواهم کرد.»
پس با اطمینان میگوییم:
«خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید.
انسان به من چه تواند کرد؟»
رهبران خود را که کلام خدا را برای شما بیان کردند، بهیاد داشته باشید. به ثمرۀ شیوۀ زندگی آنها توجه کنید و از ایمانشان سرمشق گیرید. عیسی مسیح دیروز و امروز و تا ابد همان است.
با تعالیم مختلف و عجیب از راه بهدر مشوید؛ زیرا نیکوست که دل انسان از فیض تقویت یابد، نه از خوراکهایی که برای معتقدانِ به آنها نفعی ندارد. ما مذبحی داریم که خدمتگزارانِ خیمه حق ندارند از آنچه بر آن است بخورند.
کاهناعظم، خون حیوانات را بهعنوان قربانیِ گناه به قدسالاقداس میبَرَد، امّا لاشهها بیرون از خیمهگاه سوزانده میشوند. به همینسان، عیسی نیز بیرون دروازۀ شهر رنج کشید تا با خون خود، قوم را تقدیس کند. پس بیایید در حالی که همان ننگ را که او متحمل شد، بر خود حمل میکنیم، نزد او بیرون از اردوگاه برویم. زیرا در اینجا شهری ماندگار نداریم بلکه مشتاقانه در انتظار آن شهر آینده هستیم.
پس بیایید بهواسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند. از نیکویی کردن و سهیم نمودن دیگران در آنچه دارید غفلت مورزید، زیرا خدا از چنین قربانیها خشنود است.
از رهبران خود اطاعت کنید و تسلیم آنها باشید؛ زیرا ایشان بر جانهای شما دیدهبانی میکنند و باید حساب بدهند. پس بگذارید کار خود را با شادمانی انجام دهند نه با آه و ناله، زیرا این به نفع شما نخواهد بود.
برای ما دعا کنید، زیرا مطمئنیم که وجدانمان پاک است و میخواهیم از هر جهت با سربلندی زندگی کنیم. بخصوص از شما استدعا دارم دعا کنید که بتوانم هرچه زودتر نزدتان بازگردم.
حال، خدای آرامش که شباناعظم گوسفندان یعنی خداوند ما عیسی را به خون آن عهد ابدی از مردگان برخیزانید، شما را به هرچیز نیکو مجهز گرداند تا ارادۀ او را به انجام رسانید. باشد که او هرآنچه را که موجب خشنودی اوست بهواسطۀ عیسی مسیح در ما به عمل آورد، که او را جلال جاودانه باد. آمین.
ای برادران، از شما میخواهم این کلامِ نصیحتآمیزِ مرا تحمّل کنید، زیرا به اختصار به شما نوشتهام.
بدانید که برادر ما تیموتائوس آزاد شده است. اگر او زود بیاید، با او به دیدارتان خواهم آمد.
به همۀ رهبران خود و به تمام مقدّسان سلام برسانید. آنان که از ایتالیا هستند، به شما سلام میگویند.
فیض با همۀ شما باد. (1_25)
Similar topics
» انجیل متی به زبان فارسی(ترجمه هزاره نو_انجیل عهد جدید)
» انجیل لوقا به زبان فارسی(ترجمه هزاره نو_انجیل عهد جدید)
» نامه پولس رسول به فیلیمون(انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
» معرفی نامه پولس رسول به تیطوس(انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
» نامه یعقوب (انجیل عهد جدید_ترجمه هزاره نو)
» انجیل لوقا به زبان فارسی(ترجمه هزاره نو_انجیل عهد جدید)
» نامه پولس رسول به فیلیمون(انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
» معرفی نامه پولس رسول به تیطوس(انجیل عهد جدید - ترجمه هزاره نو)
» نامه یعقوب (انجیل عهد جدید_ترجمه هزاره نو)
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
Fri Sep 18, 2009 6:50 am by tendownstreet
» نقش سویا در کاهش عوارض دوران یائسگی
Fri Sep 18, 2009 6:48 am by tendownstreet
» قطع قاعدگی به هزار و یک علت
Fri Sep 18, 2009 6:47 am by tendownstreet
» خانم ها باید مراقب باشند
Fri Sep 18, 2009 6:47 am by tendownstreet
» آنچه زنان درباره اش کمتر حرف می زنند
Fri Sep 18, 2009 6:46 am by tendownstreet
» بهبود جوش با قرص ضدبارداری
Fri Sep 18, 2009 6:45 am by tendownstreet
» عفونت های دستگاه ادراری زنان
Fri Sep 18, 2009 6:45 am by tendownstreet
» بهبود کیفیت زندگی در زنان یائسه
Fri Sep 18, 2009 6:44 am by tendownstreet
» هشت روش طلائی درمان دردهای پیش از قاعدگی
Fri Sep 18, 2009 6:44 am by tendownstreet