زندگی نامه و همه چی در باره ی سهراب سپهری

**akbar** Wed Aug 26, 2009 10:00 pm

پانزدهم مهرماه سال1307 نزديك اذان ظهر در خانه اي كه از در و ديوارش ذوق و هنر مي‌تراويد؛ كودكي تولد يافت كه نام وي را سهراب نهادند. نام پدر سهراب اسدالله خان و نام مادرش خانم فروغ ايران و نام پدربزرگ او ميرزا نصرالله خان سپهري از نامداران گويا نخستين رئيس تلگراف‌خانه كاشان بود، سهراب سه عمو به نام هاي حبيب الله‌خان و فضل الله خان و سيف الله خان داشت كه هر سه عموي او همانند پدر بزرگوارش داراي خطي خوش و با انواع هنرها به ويژه منبت كاري و موسيقي به نحو اتم آشنايي داشتند.

...مادر بزرگوار سهراب فرزند ملك المورخين و نواده لسان الملك سپهر مولف كتاب مشهور ناسخ التواريخاست. سهراب برادر بزرگتري به نام منوچهر و خواهران انديشمندي به نام هاي همايوندخت، پريدخت و پروانه دارد كه هر سه، بانواني متذوق، سخن شناس و در نويسندگي و نقد سخن صاحب نظرند... .

سهراب خود را اينگونه معرفي مي‌كند:

اهل كاشانم

روزگارم بد نيست

تكه ناني دارم، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.

مادري دارم، بهتر از برگ درخت.

دوستاني، بهتر از آب روان

و خدايي كه در اين نزديكي است:

لاي اين شب‌بوها، پاي آن كاج بلند.

روي آگاهي آب، روي قنون گياه.

سالشمار زندگي سهراب:

15 مهر
1307
تولد در كاشان

خرداد
1319
پايان دوره ابتدايي در دبستان خيام كاشان

خرداد
1322
پايان دوره اول دبيرستان در دبيرستان پهلوي سابق كاشان

خرداد
1324
پايان دوره دوساله دانشسراي مقدماتي پسران تهران

آذر
1325
استخدام در اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) كاشان

شهريور
1327
استعفا از اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) كاشان

شهريور
1327
شركت در امتحانات ششم ادبي و گرفتن ديپلم

مهر
1327
آغاز تحصيل در دانشكده هاي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران

1327
استخدام در شركت نفت تهران

1328
استعفا از شركت نفت پس از 8 ماه كار

1330
انتشار اولين مجموعه اشعار با عنوان مرگ رنگ

خرداد
1332
پايان دوره نقاشي دانشكده هنرهاي زيبا و دريافت ليسانس. احراز رتبه اول و دريافت نشان درجه اول علمي

1332
آغاز كار به عنوان طراح در سازمان همكاري بهداشت تهران

مرداد
1336
سفر به اروپا و نامنويسي در مدرسه هنرهاي زيباي پاريس در رشته ليتوگرافي

1337
بازگشت به ايران

1337
آغاز كار در اداره كل اطلاعات كشاورزي

مرداد
1339
سفر به توكيو براي آموختن فنون حكاكي روي چوب

1340
توقف در هند در راه بازگشت به ايران. تماشاي آگره و تاج محل

مهر
1340
آغاز تدريس در هنركده هنرهاي تزييني تهران

اسفند
1340
كناره گيري از مشاغل دولتي به طور كلي

1343
سفر به هند، پاكستان، افغانستان

1344
سفر به اروپا

1349
سفر به امريكا

1358
سفر به انگليس

اسفند
1358
بازگشت به ايران

ارديبهشت
1359
مرگ در بيمارستان پارس تهران. دفن روز بعد در صحن امامزاده سلطانعلي در قريه مشهد اردهال كاشان

آثار وی

سهراب علاوه بر نقاشيهاي زيبايي كه دارد مجموعه اشعار زير را نيز به يادگار گذاشته است:

1- آوار آفتاب:

آن برتر

آواي گياه

اي نزديك

اي همه سيماها

برتر از پرواز

بي تار و پود

بيراهه اي در آفتاب

تارا

خوابي در هياهو

در سفر آن سوها

دروگران پگاه

دياري ديگر

راه وارد

روزنه اي به رنگ

سايبان آرامش ما ، ماييم

شاسوسا

شب هم آهنگي

شكست ترانه

طنين

غبار لبخند

فراتر

كو قطره وهم

محراب

موج نوازشي ، اي گرداب !

ميوه تاريك

نزديك آي

نيايش

همراه

پرچين راز

گردش سايه ها

گل آينه

2- حجم سبز:

آب

آفتابي

از روي پلك شب

از سبز به سبز

به باغ همسفران

تا نبض خيس صبح

تپش سايه دوست

جنبش واژه زيست

در گلستانه

دوست

روشني ، من ، گل ، آب

ساده رنگ

سوره تماشا

شب تنهايي خوب

صداي ديدار

غربت

نداي آغاز

نشاني

هميشه

و پيامي در راه

واحه اي در لحظه

ورق روشن وقت

پرهاي زمزمه

پشت درياها

پيغام ماهي ها

3- زندگي خواب ها:

باغي در صدا

بي پاسخ

جهنم سرگردان

خواب تلخ

سفر

فانوس خيس

لحظه گمشده

لولوي شيشه ها

مرز گمشده

مرغ افسانه

نيلوفر

يادبود

پاداش

پرده

گل كاشي

4- شرق اندوه:

به زمين

بودهي

تا

تا گل هيچ

تراو

تنها باد

روانه

شكپوي

شورم را

شيطان هم

لب آب

نا

نه به سنگ

نيايش

هايي

هلا

هنگامي

و

و شكستم ، و دويدم ، و فتادم

و چه تنها

ويد

پا راه

پادمه

چند

گزار

5- صداي پاي آب:

صداي پاي آب

6- ما هيچ ، ما نگاه:

از آب ها به بعد

اكنون هبوط رنگ

اي شور ، اي قديم

اينجا هميشه تيه

اينجا پرنده بود

بي روز ها عروسك

تا انتها حضور

تنهاي منظره

سمت خيال دوست

متن قديم شب

نزديك دورها

هم سطر ، هم سپيد

وقت لطيف شن

چشمان يك عبور

7- مرگ رنگ:

با مرغ پنهان

جان گرفته

خراب

در قير شب

دره خاموش

دريا و مرد

دلسرد

دنگ ...

دود مي خيزد

ديوار

رو به غروب

روشن شب

سراب

سرود زهر

سرگذشت

سپيده

غمي غمناك

مرغ معما

مرگ رنگ

ناياب

نقش

وهم

8- مسافر:

مسافر